هشتم مرداد ماه
۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه
هشتم مرداد ماه
در مورد
شرایط مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف
۷ امرداد ماه ۱۳۸۸
شاهزاده گرامی!
نیروهای سرکوبگر رژیم دست نشانده به "شهر اشرف" در عراق یورش برده و بسیاری از هم میهنان ما را زخمی و دستگیر کردند. چند تن از این هم میهنان هم اکنون در کما بسر می برند.
شاهزاده گرامی!
احتراما از شما درخواست دارم این یورش گزمگان رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی به "شهر اشرف" و ساکنانش را محکوم کنید و همۀ توان خود را برای قطع این یورش بکار ببرید.
با احترام
کیانوش رشیدی
ششم مردادماه 1388
نامۀ سرگشاده به شهبانو فرح پهلوی و شاهزاده رضا پهلویدر ارتباط با یورش وحشیانۀ نیروهای عراقی به شهر اشرف!
با درود.
چنانکه آگاهی دارید،نیروهای نظامی،امنیتی و پلیس عراقی،در راستای انتقام گیری از شکست آشکار رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در برابر جنبش آزادیخواهانۀ مردم ایران، و در چارچوب توافقات ننگین و ضدایرانی میان رژیم خونریز جمهوری اسلامی و دولت عراق،با زیرپا گذاشتن ابتدایی ترین موازین و قوانین شناخته شدۀ بین المللی،از امروز حملات وحشیانه ای را علیه هم میهنان بیدفاع ما در شهر اشرف آغاز نموده،تنی چند از آنان را بقتل رسانده،شمار زیادی را زخمی ساخته و برخی از آنان را ربوده و به نقاطی نامعلوم انتقال داده اند.
ششم مردادماه ۱۳۸۸
اطلاعیه های سازمانها،احزاب و شخصیتهای سیاسی
در محکومیت یورش وحشیانۀ مزدوران عراقی به شهر اشرف
جمشید پیمان ، 9 ـ 5 ـ 1388
ای عاشقان سفر کرده در وادی های پر خطرای وداع گفته گان با کام و نازای آب دیده شدگان در کوره های سوزان آزمایش های دشوارای ناخدایان کشتی های خشم بادبان ازخونای معیارهای سربلندی ، عـیـاران آزادگیای بر پاکنندگان بارو های شرف در قحطستان انسانای مجاهدان شهر شرف ، اشرفاگر همه ی ابرهای جهان ، خون ببارند، بیانگر یک از صد هزار آن چه که در این سال ها بر شما رفته است ، نخواهد بود .اگر توانمندان جهان ، آنان که سکه هایشان را با خون شما آزادگان برٌاق کرده اند ، در دالان های تاریک هزارتوی شرم ، پنهان شوند ، وقاحتشان همچنان آشکار می ماند ، باز هم گند دست و دهان آلوده به ننگشان ، مشام جهانی را می آزارد .
ای میراث داران حسین !
در این چند روز دیدیم که حرمله های روز گار ما به فرمان ابن زیاد های نوین، چگونه پیکرهایتان را تیر باران کردند. ما دیدیم که شمرهای عهد خلیفه های غاصب پسامدرن چگونه آب را از شما مضایقه کردند و فر یاد یاحسین ، یا مظلوم تان را با گلوله پاسخ دادند و بر لبهای حسین گویتان چوب کوبیدند. ما دیدیم که دهان های هل من ناصر ینصرنی تان را پر خون کردند. ، در غروب عاشورای جدید ، دیدیم که چگونه بر خیمه هایتان هجوم بردند و آنها را ویران کردند. ما پیکر های عباس و علی اکبر تان را دیدیم . ما ایستادگی ها و خروش های زینب هاتان را مشاهده کردیم . و ما دانستیم که شعار کلٌ یوم عاشورا و کلٌ ارض کربلا ، امری واقعی ، ملموس و انکار ناشدنیست . ما باور مان شد که؛ و کلٌ مجاهدین حسین . آری ، دیدیم و باورمان شد که در شهر زخم خورده ی اشرف ، هر مجاهدی یک حسین است.هر چند که هوشیاران روزگار می دانستند که هر به صفت، مجاهد خلقی ،یک حسین است که فریاد می زند اگر آزادی به خون های ما افراشته می گردد ، پس ای تیر های کین و نفرتِ دشمنان آزادی، بر ما ببارید.
ای شریف ترین ها ، ای پاک باخته ترین ها ، ای شما معنی حقیقی ایثار در کتاب فرهنگ انسان ! مرا ببخشائید ، ببخشائید به خاطر تنگ حو صلگی هایم ، به خاطر کوتاه بینی هایم ، به خاطر درجا زدن هایم در استدلال های حسابگرانه ی سود جوئی های ثمن بخسی ام ،مرا ببخشائید به خاطر قضاوت های شتابناکم ، به خاط سرزنش های احمقانه ام و دلسوزی های کاسبکارانه ام. مرا ببخشائید ، زیرا هنگامی که دیدم لشکر تحت فرمان نوری المالکی و ، البته با اشاره ی خامنه ای ، بر شما تاخت و به خاک و خونتان کشید ، در دل گفتم خوب نکردید که سالها پیش اشرف را وا ننهادید و همچون من و " من " ها به ساحل امن کوچ نکردید.
ای اشرفیان ، مرا ببخشائید که نفهمیدم شما مجاهد خلقید ، نفهمیدم که شما برای ضیافت به اشرف نرفته بودید ، نفهمیدم که شما روز نخست که پای در این راه نهادید ، پیش از هر کار از جان دست شستید و در راه جانان ، آزادی مردم ایران ، سر در کف دست نهادید . مرا ببخشائید که در سالروز فروغ جاویدان و در سالگرد کشتار همگانی زندانیان سیاسی به فرمان خمینی ، بر شما خرده گرفتم که چرا با جانتان بازی می کنید. ای مجاهدان ، ای راست قامتان در جهانی که همه را خمیده و گردن کج می خواهند ، ای کسانی که چهل و چند سال است ثابت کرده اید که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است ، ای باشرف ترین با شرف ها ، مرا ببخشید که ایده آل های شما را که همگی انسانی و به خاطر انسان هستند ، به سخره گرفتم و جاماندن ها و گریز پائی های خودم را برای شما تجویز کردم ، شمائی که مفهوم خدشه ناپذیر این کلام سعدی هستید :
من نه آن باشم که روز جنگ بینی پشت منآن منم کانـدر مـیـانِ کشتـه هـا بینی سـری
ای پرچمداران عزت و آزادگی ، مرا ببخشائید که فکر میکردم شما هم می توانید مانند من عهد بشکنید و آزادی را فدای زنده ماندن کنید .ای مجاهدین خلق ، ای پاسداران حرمت ارزش های انسانی ! می دانم که آنچه شما کرده اید در گام نخست برای کسب آزادی و رهائی مردم ایران بوده است. میدانم که در ازای این ایثارتان از کسی چیزی نخواسته اید و نمی خواهید. من این را دیروز ، یک بار دیگر هنگامی تجربه کردم که یکی از خواهران مجاهدم که در اثر یورش وحشیانه سربازان نوری المالکی مجروح شده بود ، با صدای پر از دردش خطاب به جهانیان گفت : جانم فدای مردم ایران . آری ای شرف داران شهر شرف ، شما جاودانه می مانید ، نه برای ثبت در تاریخ ، نه برای باز گو شدن در قصه های باز ماندگان ، نه برای کسب افتخار ، آری شما جاودانه می مانید ، همچون خـورشیـد که انسان را رو شنی و زندگی ببخشید . درود بر شما ، درود بر شما روزی که زاده شدید و روزی که مفهوم انسانیت را تجسم بخشیدید و روزی که هیچ چیز را برتر از آزادی انسان ندیدید و آزادی را با هیچ چیز دیگر معامله نکردید .
-------------------------------
دیگر نوشته ها و اطلاعیه ها:
اتحاد جمهوری خواهان ایران: حمله به مجاهدین خلق در عراق را محکوم می کنیم!
هیئت تحریریه سایت سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر):برخورد ضدانسانی حکومت عراق با مجاهدین خلق را قویا" محکوم می کنیم!
پیام پرنس رضا پهلوی در مورد شرایط مجاهدین خلق دراشرف ...
بیانیەی دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران دررابطه با حادثه اردوگاە مجاهدین خلق در عراق
سازمان چریکهای فدائی خلق: هجوم جنایتکارانه ارتش عراق به نیروهای مجاهدین محکوم است
هشدار سازمانهای حقوق بشر در مورد وضعیت مجاهدین خلق
کانون نویسندگان ایران(در تبعید) حمله به قرارگاه اشرف را محکوم می کند
حزب توده ایران حمله نظامی به نیروهای مجاهدین خلق در عراق را محکوم میکند!
حزب توده ایران تهاجم نیروهای پلیس و شبه نظامی عراقی به پایگاه «اشرف» و کشتن و زخمی کردن تعداد زیادی از ساکنان پایگاه را شدیداٌ محکوم می نماید و از دولت عراق می خواهد که در چارچوب مسئولیت های بین المللی خود مانع از هرگونه برخورد خشونت آمیز با اعضاء و هواداران مجاهدین بشود. ما سازمان ملل متحد را فرا می خوانیم که بر طبق میثاقنامه های ژنو و قوانین بین المللی در قدم اول امنیت جانی و در مرحله بعد و بطور عاجل امر انتقال ساکنان پایگاه را به کشورهای امن با مشورت با آنان و نمایندگانشان فراهم نمایند.
۱۳۸۸ مرداد ۶, سهشنبه
در ارتباط با یورش وحشیانه ی نیروهای عراقی به شهر اشرف!
با درود.
چنانکه آگاهید،نیروهای نظامی،امنیتی و پلیس عراقی،در راستای انتقام گیری از شکست آشکار رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در برابر جنبش آزادیخواهانۀ مردم ایران، و در چارچوب توافقات ننگین و ضدایرانی میان رژیم خونریز جمهوری اسلامی و دولت عراق،با زیرپا گذاشتن ابتدایی ترین موازین و قوانین شناخته شدۀ بین المللی،از امروز حملات وحشیانه ای را علیه هم میهنان بیدفاع ما در شهر اشرف آغاز نموده،تنی چند از آنان را بقتل رسانده،شمار زیادی را زخمی ساخته و برخی از آنان را ربوده و به نقاطی نامعلوم انتقال داده اند.
ناگفته پیداست که با این یورش وحشیانه و ضدانسانی، که بی تردید با سفارش مستقیم گردانندگان خون آشام رژیم جمهوری اسلامی انجام گرفته و هردم بر دامنه و شدت آن افزوده می شود،جان هم میهنان بیدفاع ما در شهر اشرف عراق در معرض خطری بس جدی قرار گرفته است.
بمانند یک ایرانی مخالف رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی از شما می خواهم که ضمن محکوم نمودن قاطعانه ی یورش وحشیانه ی نیروهای عراقی به هم میهنان بیدفاع ما در شهر اشرف عراق،هر آنچه را که در توان دارید،برای پایان دادن به این یورش وحشیانه و نجات جان هم میهنان بیدفاع ما که اینک در محاصره ی کامل نیروهای مهاجم و سرکوبگر عراقی قرار دارند،انجام دهید.
ششم مردادماه ۱۳۸۸
در ارتباط با یورش وحشیانۀ نیروهای عراقی به شهر اشرف!
سروران گرامی،
چنانکه آگاهی دارید،نیروهای نظامی،امنیتی و پلیس عراقی،در راستای انتقام گیری از شکست آشکار رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در برابر جنبش آزادیخواهانۀ مردم ایران، و در چارچوب توافقات ننگین و ضدایرانی میان رژیم خونریز جمهوری اسلامی و دولت عراق،با زیرپا گذاشتن ابتدایی ترین موازین و قوانین شناخته شدۀ بین المللی،از امروز حملات وحشیانه ای را علیه هم میهنان بیدفاع ما در شهر اشرف آغاز نموده،تنی چند از آنان را بقتل رسانده،شمار زیادی را زخمی ساخته و برخی از آنان را ربوده و به نقاطی نامعلوم انتقال داده اند.
ناگفته پیداست که با این یورش وحشیانه و ضدانسانی، که بی تردید با سفارش مستقیم گردانندگان خون آشام رژیم جمهوری اسلامی انجام گرفته و هردم بر دامنه و شدت آن افزوده می شود،جان هم میهنان بیدفاع ما در شهر اشرف عراق در معرض خطری بس جدی قرار گرفته است.
به مانند یک ایرانی هوادار پادشاهی، از شما سروران گرامی می خواهم که در چارچوب دفاع از آزادی،دمکراسی،حقوق بشر و حقوق یکایک هم میهنان شریف و آزاده ی ما در درون و برون از مرز، از جایگاه والا، نفوذ و اعتبار شناخته شدۀ ملی و جهانی خویش بهره گرفته و هر آنچه را که در توان دارید،برای پایان دادن به این یورش وحشیانه و نجات جان هم میهنان بیدفاع ما در شهر اشرف عراق انجام دهید.
علی اکبر رشیدی
با درودهای فراوان!
نیروهای سرکوبگر رژیم دست نشانده به "شهر اشرف" در عراق یورش برده و بسیاری از هم میهنان ما را زخمی و دستگیر کردند. چند تن از این هم میهنان هم اکنون در کما بسر می برند.
رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در میهن ما، ایرانی ها را می کشد.
مزدوران رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، با نقاب نیروهای پلیس رژیم دست نشانده در عراق، امروز ششم مرداد ماه، به اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در شهر اشرف یورش بردند و این شهر را به خاک و خون کشیدند.
هم میهنان!
فریاد اعتراض خود را به رژیم دست نشانده در عراق اعلام کنید.
با اعتراض به دولت آمریکا، با اعتراض به رژیم دست نشانده در عراق به یاری ایرانیان در شهر اشرف بشتابیم.
کیانوش رشیدی
ششم مردادماه 1388
با من بخوان ای یار!
علی اکبر رشیدی
با من بخوان ای یار،
از جنبش و پیکار،
از وحشت دشمن،
از ملت بیدار،
با من بگو از کی،
این خانه ویران شد،
وین میهن جاوید،
دربند دیوان شد،
با من بخوان از گل،
از شبنم و پونه،
از لذت دیدار،
بوی خوش خونه،
با من بخوان از مهر،
از نغمه ی شادی،
از مرگ اهریمن،
از جشن آزادی.
ششم مردادماه ۱۳۸۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از وبلاگ"حرف آخر"
http://www.harfeakher.blogspot.com/
۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه
و رسوایی جنایتکارانی که هیچ عددی نیستند!
متن استعفای کتبی وزیر جنایتکار ارشاد اسلامی رژیم آخوندی در شرایطی انتشار می یابد که پاسدار محمود احمدی نژاد،بدنبال برکنار نمودن او و اژه ای، وزیر خون آشام اطلاعات،و سپس آگاه شدن از پیامدهای دراماتیک شکرخوری شتابزده ی خویش برای آینده ی دولت کودتایی و پوشالی خود بگونه ای مضحک به گردانندگان دفتر کذایی ریاست جمهوری دستور داد که با صدور اطلاعیه ای،خبر عزل وزیر ارشاد اسلامی رژیم را تکذیب نمایند.
موضوع از این قرار است که با برکنار شدن وزرای اطلاعات و ارشاد اسلامی رژیم آخوندی،دولت کودتایی پاسدار احمدی نژاد،دیگر از حدنصاب لازم برای ادامه ی موجودیت ننگین خویش برخوردار نبوده و برای ادامه ی فعالیت ناچار است که دوباره از مجلس شورای رژیم آخوندی رای اعتماد بگیرد.کوتوله ی سیاسی رژیم اما بهتر از هر کسی می داند که در شرایط تشدید گسترده ی جنگ گرگ ها در راس و بدنه ی لرزان رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی،گرفتن رای اعتماد از مجلس شورای رژیم آخوندی برای او عملا بهمان اندازه ناشدنی است که دیدن پشت گوش های دراز خویش!
در چنین اوضاع و احوال فضاحت باری است که رییس جمهور تیرخلاص زن رژیم،برغم عربده کشی های پیوسته در باره ی اقتدار خود و رژیم پوشالی و دولت کودتایی خویش،ناچار می شود آنچه را که در عالم بدمستی بالا آورده بود،در نهایت فلاکت و درماندگی، دوباره نوش جان نماید!
در این میان،توجه به پستی و زبونی جانورانی همچون وزیر جنایتکار ارشاد اسلامی رژیم،این نوچگان و دست پروردگان خمینی خون آشام،بسا آموزنده است.
صفار هرندی در استعفانامه ی خویش چنان اعترافی کرده است که بهتر و گویاتر از میلیون ها مقاله که علیه او و دیگر آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت گرداننده ی رژیم اشغالگر و دست نشانده ی آخوندی نوشته شود،ژرفای فرومایگی و حقارت این دریوزگان بی آزرم را به نمایش می گذارد.
این جانور خمینی صفت و ذوب شده در مکتب وقاحت در استعفانامۀ خویش خطاب به رییس جمهور رژیم اخوندی از جمله نوشته است:
"در پی ابلاغ شفاهی حکم جنابعالی مبنی بر برکناری اینجانب و معرفی سرپرست وزارتخانه که خبر آن روی شبکه ویژه خبری دولت و دیگر سایتهای اطلاعرسانی منعکس شد، خرسند شدم که شانههای ضعیفم از زیر بار مسئولیت سنگین این امانت بزرگ رها شده است، اما گویا محظور از نصاب افتادن دولت، موجب توقف این حکم گردید...اکنون با تأسف از قضایای اخیر که موجب وهن دولت محترم شد، بیاعتنا به اخبار حاشیهای، ابلاغ نخست را جدی گرفته و خود را فارغ از مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میدانم و از فردا در وزارتخانه حضور نخواهم یافت. با این همه در برابر این تقدیر که در هشت روز باقیمانده از عمر دولت نهم، از نام و آبروی این بنده کوچک خدا و سرباز ولایت امر، به قدر یک "عدد " بهره گرفته شود، تسلیم و راضیام."
این جنایتکار بی آبروی خمینی صفت بزبان کثیف آخوندی آشکارا اعتراف می کند که او و امثال او در پیشگاه ولی نعمتان و استادان اعظم خویش عددی بیش نیستند.
تا آنجا که به ملت دلیر و بپاخاسته ی ایران که برای سرنگونی رژیم جنایت پیشه و خونریز آخوندی در تمامیت آن می رزمد،مربوط می شود،باید گفت که در نگاه ایرانیان، فرومایگانی همچون وزیر ارشاد برکنارشده ی رژیم اخوندی و دیگر گردانندگان ریز و درشت این رژیم ضدایرانی و پابگور هیج عددی نیستند!
خیزش سراسری ایرانیان علیه تمامیت رژیم جنگ افروز و ضدایرانی جمهوری اسلامی این حقیقت را به بهترین و زیباترین نحو در برابر دیدگان شگفت زده ی جامعه ی جهانی به نمایش گذاشته است.
علی اکبر رشیدی
پنجم مردادماه ۱۳۸۸
۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه
بانوی موسیقی ایرانی،خانم مرضیه!
شاه ماهی موسیقی پاپ ایران،خانم گوگوش!
بانوی احساس و عشق،خانم حمیرا!
بانوی "بند 209"، خانم مرجان!
بانوی شیفتۀ ایران و مردمانش،خانم شیفته!
نوش آفرینِ ترانه های ایرانی،بانو نوش آفرین!
بانوی رامشگر،رامش!
ترانه سرای میهن دوست و خوش صدا،خانم "تنها"!
صدای مخملی ایران، آقای داریوش!
صدای خلیج همیشگی فارس، آقای ابی!
صدای گرم و اهریمن ستیز، آقای شاهرخ!
سراینده و نوازشگرِ مردم و میهن، آقای ایرج جنتی عطایی!
درویش دریادل و "مولانا" خوان پرآوازه، آقای امیر آرام!
آواز خوان جاودانۀ "غروب و مدرسۀ کلاغها"، آقای منوچهر سخایی!
سرایندۀ مهر و شادی ،آقای شادمهر عقیلی!
آهنگساز برجسته و سمبل ایستادگی هنر ملی در برابر رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی،آقای محمد شمس!
آهنگ ساز و نوازندۀ گرامی، آقای "آندرانیک"!
و دیگر ترانه سرایان،آوازخوانان و موسیقی دانان بزرگ میهن!
درود بر شما!
سی سال است که شما هنرمندان گرامی مردم و میهن ما، با رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی مبارزه می کنید.
سی سال است که شما فریاد دادخواهی و آزادیخواهی مردم ایران را با سروده ها، آهنگ ها و آوازهای پرشورتان به گوش ایرانیان و دیگر مردمان در سراسر گیتی می رسانید.
سی سال است که مردم ایران با حضور خویش در کنسرت هایتان در چهارگوشه ی جهان همراه و هماوا با شما می سرایند، در وصف میهن می خوانند،و در آرزوی فرارسیدن روز خجستۀ آزادی ایران و ایرانی شادی می کنند.
هنرمندان گرامی!
دیروز در بیش از یکصد و بیست نقطۀ جهان، ایرانیان و مردمان دیگر کشورها همبستگی شکوهمند خویش با مبارزات و رستاخیز نوین مردم ایران بر علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشتند.
اینک هنگام آن فرا رسیده است که شما گرامیان، از هنرمندان سرشناس جهان بخواهید که کنسرت های همبستگی با مردم ایران برپا کنند.
از بانو"مادونا"، بانو"باربارا استرایسند"، بانو"کایلی مینوگ"، آقای "بون جووی"،آقای"کریس د برگ" و بسیاری دیگر از هنرمندان و چهره های نامدار موسیقی جهان درخواست کنید تا با برگزاری کنسرت های خویش در استادیوم های بزرگ ورزشی در سرتاسر جهان ، این مکان ها را به میدان های اعلام همبستگی جهانی با رستاخیز نوین مردم ایران بر علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی تبدیل کنند.
این هنرمندان در گذشته ای نه چندان دور،با کنسرت های جهانی خویش و اعلام همبستگی با مبارزات مردمان "قاره سیاه"، صدای نفرت خویش از حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی را به گوش جهانیان رساندند.
هنرمندان گرامی!
همانند همۀ ایرانیان عمیقا براین باورم که شما توان انجام چنین کار بزرگی را دارید.
با احترام
هم میهن شما
کیانوش رشیدی
چهارم مرداد ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت
۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه
گنجی و گنجی ها با ما هستند،ولی از ما نیستند!
اکبر گنجی،پاسدار خط امامی "دیروز" و "دمکرات" و "اصلاح طلب" امروز،در دومین روز از اعتصاب غذای شماری از ایرانیان در نیویورک،ظاهرا بنام مردم ایران،اما در واقع بکام رژیم دست نشانده ی جمهوری اسلامی و گردانندگان آن، یکبار دیگر تاکید کرده است که با هرگونه تحریم رژیم اشغالگر آخوندی مخالف است.
این در حالی ست که مردم ستمدیده ی ایران از جامعه ی جهانی،بویژه از دولت های باختری،سازمان ملل متحد و اتحادیه ی اروپا بدرستی انتظار داشته و دارند که در مناسبات خویش با رژیم جنایتکار و ضدایرانی جمهوری اسلامی ـ که اتفاقا گنجی و گنجی ها از پایه گذاران سپاه پاسداران جنایتکارش بوده اند ـ سرانجام،سیاست رسوا و ننگین مبتنی بر مماشات و زدوبند را بکناری نهاده و با اتخاذ سیاستی روشن و فاطع در مقابل گردانندگان خون آشام این رژیم خونریز و جنگ افروز،از جمله از راه اعمال تحریمهای گسترده ی سیاسی،اقتصادی و نظامی علیه این رژیم،گامی عملی در راستای پشتیبانی از خیزش نوین مردم ایران علیه تمامیت رژیم پلید آخوندی بردارند.
در چنین شرایطی،خودداری از استفاده ی هوشمندانه ی ما از مهره هایی همچون گنجی، که امروزه به هر دلیل تلاش دارند خود را با جنبش آزادیخواهانه ی مردم ایران علیه رژیم اشغالگر و دست نشانده ی جمهوری اسلامی همراه و همسو نشان دهند،بهمان اندازه نادرست،زیانبار و نابخردانه خواهد بود که، از یاد بردن این حقیقت و آموزه ی شگرف که گنجی و گنجی ها اگرچه امروز با ما هستند،ولی هرگز از ما نبوده و نیستند!
علی اکبر رشیدی
دوم مردادماه ۱۳۸۸
-----------------------------------------
استارت برگزاری رفراندم
برای تعیین تکلیف رژیم اشغالگر آخوندی زده شد!
علی اکبر رشیدی
با تازه ترین سخنان محمد خاتمی در باره ی لزوم برگزاری رفراندم بمنظور تعیین تکلیف دولت کودتایی پاسدار احمدی نژاد،عملا استارت برگزاری رفراندم در باره ی تعیین تکلیف رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی زده شده است!
هرچند مردم ایران از دیرباز،و بویژه در جریان خیزش نوین و سرتاسری خویش علیه تمامیت رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی، تکلیف این رژیم ضدایرانی و گردانندگان و مزدوران جنایت پیشه ی آن را کاملا مشخص نموده و به این رژیم اهریمنی بچشم یک جنازه ی پوسیده و متعفن ضدتاریخی می نگرند،اما اینک بیش از هر گاه دیگری هنگام آن فرا رسیده است که برای صدور جواز مرگ و خاکسپاری رسمی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، رفراندمی زیر نظر سازمان ملل متحد و دیگر مجامع و سازمان های معتبر بین المللی برگزار گردد.
ناگفته روشن است که برگزاری چنین رفراندمی بهترین تضمین برای پرهیز از خونریزی و جنگ داخلی، و یگانه شانس برای گردانندگان و مزدوران جنایتکار و خون آشام رژیم خونریز و بدنام آخوندی برای در امان ماندن از آتش خشم و انتقام ملت بزرگ و زجردیده ای خواهد بود که بخون یکایک گردانندگان و مزدوران آدمخوار رژیم جهل و جنون آخوندی تشنه است.
این دیگر با ولی وقیح یکدست و سایر گردانندگان رژیم خونریز جمهوری اسلامی است که از این واپسین بخت و شانسی که مردم ایران و جامعه ی جهانی برای انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی در اختیارشان می گذارند، بهره گیرند و یا از آن روی گردانند!
نقدا با اطمینان می توان گفت که یکی از شعارهای اصلی ایرانیان در تظاهرات و گردهمایی های بزرگی که قرار است فردا،سی ام تیرماه،در سراسر ایران برگزار گردد،شعار "رفراندم،رفراندم،این است شعار مردم!" خواهد بود!
علی اکبر رشیدی
۲۹ تیرماه ۱۳۸۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تابستان داغ ۸۸
و
واپسین بهار رژیم اشغالگر آخوندی!
جنبشی که در واپسین روزهای بهار ۸۸ به بهانه ی اعتراض به تقلبات گسترده ی گردانندگان رژیم اشغالگر آخوندی در جریان نمایش انتخابات ریاست جمهوری آغاز گشت، برای هیچکس در درون و برون از مرزهای میهن مان جای تردیدی در باره ی این حقیقت باقی نگذاشت که فصل پیروزی مردم ایران و آغاز پایان عمر نکبت بار رژیم دست نشانده و ضدایرانی جمهوری اسلامی،بگونه ای بازگشت ناپذیر فرارسیده است.
جنبش و خیزش نوین ملی و سراسری ایرانیان که برغم تهدیدها و رجزخوانی های ولی وقیح و دیگر گردانندگان رژیم جنایتکار آخوندی، در ابعادی گسترده،با ژرفشی چشمگیر،و با شتابی فزاینده،در تمامی روزها و شب های یکماه و اندی گذشته ادامه یافته است،بروشنی گواه این واقعیت است که جنگ آزادیبخش سی ساله ی مردم ایران علیه رژیم اشغالگر آخوندی به مرحله ای اساسا نوین گام گذاشته و می رود تا در آینده ای بسیار نزدیک طومار ننگین و اهریمنی رژیم پوشالی جمهوری اسلامی را که در زمستان سیاه ۱۳۵۷ با یاری مستقیم قدرت های بیگانه برسرکار آمد،یکسره درهم بپیچد و انسان ایرانی را از چنگال خونریز پلیدترین و وحشی ترین آدمخواران و دشمنانی که ایران زمین بخود دیده است،آزاد سازد.
در این میان،نه عجز و لابه ها و تهدیدهای جنون آمیز و مرگبار ولی وقیح یکدست رژیم،نه سرکوبگری ها و افزایش دامنه ی بگیر و ببندها علیه مردمی که بگونه ای کاملا مسالمت آمیز به بیان اعتراض ها و خواسته هایشان پرداخته و هنوز مسلح نشده اند،نه یاوه گویی ها و دروغپردازی های سیستماتیک گردانندگان و مزدوران رژیم آخوندی که در مقیاسی باورنکردنی، در راستای پیشبرد جنگ کثیف روانی علیه مردم ایران بکارگرفته می شود،و نه حتی تمسک مذبوحانه ی سران خون آشام رژیم آخوندی به اسلام و خدا و پیامبر و امامان متعدد و رنگارنگ این دین وارداتی و تحمیلی نتوانسته است سرسوزنی از نفرت ملی و همگانی ایرانیان از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و گردانندگان و مزدوران آن کاسته و در عزم جزم مردم ایران در زمینه ی سرنگونی این رژیم دست نشانده،ضدایرانی،جنگ افروز و تروریست پرور اندک خللی وارد سازد.
مردم ایران در جریان خیزش نوین و سراسری خود،ضمن بهره گیری از همه ی امکانات و پتانسیل های نهفته در جامعه ی امروزین ایران،و نیز با بکارگیری ابتکارات و ابداع روش های نوین مبارزه،از جمله با بکارگیری سلاح نماز جمعه علیه اهریمنان بدکیشی که سی سال آزگار نماز تهوع آور جمعه را بر ایران و ایرانی تحمیل کردند،آشکارا این واقعیت شگرف را به نمایش گذاشتند که از چنان درجه ای از هوشمندی،خرد و درایت برخوردارند که برپایه ی آن می توانند دشمنان و اشغالگران ایران زمین را با سلاح خود آنان بزانو در آورده و دچار استیصال سازند.
شرکت آگاهانه و هوشمندانه ی میلیون ها تن از ایرانیان آزاده و مخالف رژیم جمهوری اسلامی در نماز جمعه ی بیست و ششم تیرماه در تهران، که در جریان آن، ایرانیان و بویژه دختران و پسران دلیر ایرانی قوانین و قواعد اسارتبار دین واپسگرا،وارداتی و تحمیلی اسلام را آشکارا به سخره گرفته و بگونه ای بس زیبا و عبرت انگیز زیرپا گذاشتند،ضمن آفرینش نقطه ی عطفی نوین در فرایند سرنگونی محتوم رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی،برای کمتر کسی در ایران و جهان جای تردیدی در این باره باقی گذاشت که ایرانیان در اکثریت عظیم خویش،برغم تظاهر به وفاداری به دین واپسگرای اسلام، که بزور شمشیر و تازیانه ی تازیان وحشی و بیابانگرد بر نیاکان فرزانه و دلیر ما تحمیل گشت،هیچگاه به این کیش ضدایرانی باور نداشته اند!
این واقعیات آشکار و انکارناشدنی،در کنار فاکتورهایی همچون دلاوری ها ی شیرزنان و کوهمردان ایرانی که بی هیچ هراسی به مصاف اشغالگران تادندان مسلح آخوندی، اعم از سگان پاسدار و بسیجی و لباس شخصی و ... می روند و با ایستادگی و شجاعت تحسین برانگیز خویش لرزه بر اندام ناپاک این آدمخواران و اشغالگران خمینی صفت انداخته و خواب را بر چشمان خون گرفته و دریده ی ولی وقیح و شرکایش حرام می سازند،و نیز شدت گرفتن جنگ گرگ ها و تشدید اختلافات و کشمش های درونی باندهای حکومتی که اینک حتی در تشدید فزاینده و ناگزیر اختلافات و سگ دعواهای میان گردانندگان خونخوار باند جناتکار حکومتی موسوم به "اصولگرا" که از جمله بر سر انتصاب "رحیم مشایی" از سوی پاسدار احمدی نژاد بجان هم افتاده اند،تبارز یافته است،و سرانجام برخوردازی خیزش نوین مردم ایران از پشتیبانی نسبی جامعه ی جهانی،نشانه هایی قاطع و امیدبخش از سرنگونی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در آینده ای بسیار نزدیک بدست می دهد.
از هم اکنون با اطمینان می توان گفت که تابستان گرم ۱۳۸۸ بی هیچ تردیدی داغ یکسال دیگر فرمانروایی اسارتبار رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی بر میهن ما را بر دل ولی وقیح و دیگر گردانندگان این رژیم اهریمنی و متحدان جهانی آن خواهد گذاشت.
رژیم جمهوری اسلامی، بمانند رژیم دست نشانده ای که در زمستان سرد و خونین ۵۷ ،و بر بستر توطئه ی شوم موسوم به "انقلاب شکوهمند بهمن" بر سرکار آمد،آرزوی دیدن بهار ۸۹ را بگور خواهد برد.
مردم ایران عزم جزم دارند که این رژیم اهریمنی و اشغالگر را، اگر نه در همین تابستان و یا پاییز،دستکم در زمستان امسال،در سی و یکمین سالگرد نحس بروی کار آمدن این رژیم اهریمنی،و در جریان خانه تکانی پیش از فرارسیدن نوروز و بهار ۱۳۸۹ از صفحه ی روزگار محو سازند!
پیام روشن این خانه تکانی ملی در قالب شعارهایی همچون "مرگ بر دیکتاتور"،"مرگ بر خامنه ای" و "آزادی،آزادی" نه تنها به گوش دوستان ملت ایران رسیده،بلکه همچنین در قالب شعارهایی کوبنده و رسا همچون "مرگ بر روسیه" و "مرگ بر چین" گوش متحدان دیرینه ی رژیم جنایتکار آخوندی را نیز "نوازش" داده است...
علی اکبر رشیدی
۲۹ تیرماه ۱۳۸۸
---------------------------------
برگرفته از وبلاگ "حرف آخر"
۱۳۸۸ تیر ۲۷, شنبه
عکس از سایت فراگیر ایران ب.ب.ب
شهرداری پایتخت سرزمین اشغال شدۀ ما ایرانیان،اعلام کرد قصد شستشوی برج"شهیاد"(موسوم به آزادی) را دارند تا آن راپاکیزه نمایند!!
این تصمیم شهرداری تهران آن هم پس از بیست سال و با هزینه ای برابر با 300 هزار دلار،تنها و تنها پس از شعار نویسی های اخیر بر بدنۀ "برج شهیاد" اتخاذ شده است.
بزرگترین شعاری که بر بلندترین نقطۀ برج به چشم می خورد شعار "مرگ بر دیکتاتور!"است.
اکنون شهرداری تهران تصمیم گرفته است به بهانه پاکیزه نمودن برج،از جمله،این شعار را پاک کند.
گیریم که شهرداری تهران بتواند شعار "مرگ بر دیکتاتور!" را از بدنۀ "برج شهیاد" پاک کند.
رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و شهرداری تهران نمی توانند شعار" مرگ بر دیکتاتور!"را از ذهن واندیشۀ تک تکِ ایرانیان آزادی خواه پاک کنند.
شعار مرگ بر دیکتاتور در سراسر ایران شنیده می شود.
شعار مرگ بر دیکتاتورِ ایرانیان را،جهانیان شنیده اند.
مرگ بر دیکتاتور!
مرگ بر دیکتاتور!
مرگ بر دیکتاتور!
زنده باد آزادی!
بادا که خردِ پاک نگهبان مردم و سرزمین ما باشد!
کیانوش رشیدی
بیست و هفتم تیرماه
هجدهم ژوییه 2009
۱۳۸۸ تیر ۲۱, یکشنبه
سرلشگرِ دامدار فیروز آبادی، که یکی از پزشکان ویژۀ خامنه ای می باشد، در نامه ای به "مهدی جان" که بیش از یک هزاره است در چاهی فرو رفته، "رنج نامه" ای نوشته است.
در این "رنج نامه" که فیروز آبادی گمان می کند، برای او "گنج نامه" ای خواهد شد، از دست مردم ایران که یکپارچه بر علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی بپا خاسته است، شکایت برد.
به این دامپزشک باید گفت:
یک-تو بهتر است بروی خامنه ایِ در حالِ موت را مداوا کنی!
دو-خامنه ای که زنده است و رژیمی تا بدندان مسلح دارد، در مقابل رستاخیز نوین مردم ایران نتوانسته است هیچ غلطی بکند، چه رسد به "مهدی جان"، که هیچ کس نمی داند در کدام گوری است!
سه- مردم ایران تکلیف رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی را یکسره خواهند کرد ومطمئن باش "مهدی جانِ" تو هم هیچ غلطی نمی تواند بکند!
کیانوش رشیدی
بیست و یکم تیرماه
دوازدهم ژوئیه 2009
۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه
http://www.youtube.com/watch?v=kM2fmfd1t1I
http://www.youtube.com/watch?v=ihAMjkAwei0
http://www.youtube.com/watch?v=VuOxvg6-hRw
http://www.youtube.com/watch?v=2WtayT1Hh0k
http://www.youtube.com/watch?v=dHxpeDbWVD8
http://www.youtube.com/watch?v=2UuNoMqmyW4
http://www.youtube.com/watch?v=XzKvyfX7KEw
http://www.youtube.com/watch?v=-BQbEKyHULc
http://www.youtube.com/watch?v=avQfvZFyhBQ
http://www.youtube.com/watch?v=hTj4T2UVInQ&eurl=http%3A%2F%2Firanbbb%2Eorg%2F46327%2Ehtm&feature=player_embedded
http://www.youtube.com/watch?v=FvalkBJZ8iA
سرنگون باد رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی!
کیانوش رشیدی
هجدهم تیرماه 1388