از هر طرف این لشگر اشغالگر که شود کشته،
بسود ایران است!
جنگ گرگ ها و دایناسورها و دیگر درندگان حکومتی در رژیم اشغالگر و دست نشانده ی آخوندی آشکارا وارد مرحله ای نوین و چه بسا خونین می شود.
بدنبال پارس کردن پاسدار هزارتیرمحمود احمدی نژاد به سوی کوسه ی رسما جانی و شرکا و دارودسته ی جنایتکار او و سکوت عملا جانبدارانه ی ولی وقیح رژیم بسود رییس جمهور خونخوار رژیم،اینک کوسه ی رسما جانی با نوشتن نامه ای شکوه آمیزبه علی گدا وافوری،که ردپای تهدید را نیز در سطرسطر آن می توان دید،رسما به او چنگ و دندان نشان داده و عملا از ولی وقیح جنایتکار و ورشکسته ی رژیم خواسته است که از میان او و احمدی نژاد یکی را برگزیند!
همزمان با ارسال نامه ی کوسه ی رفسنجانی به ولی وقیح رژیم آخوندی،نامه ی چند ده راس از دایناسورهای درحال انقراض حکومتی در نکوهش و محکومیت پاسدار احمدی نژاد،و در حمایت عملی از کوسه ی رسما جانی نیز انتشار یافته است که ابعاد تهدیدآمیز نامه ی کوسه ی رسماجانی به ولی وقیح را بیش از پیش نمایان می سازد!
از نشانه ها چنین برمی آید که پابپای نزدیک شدن روز منحوس برگزاری نمایش رسوای انتخابات ریاست جمهوری آخوندی ،جنگ گرگ ها،دایناسورها،،کوسه ها،تمساح ها،کفتارها و دیگر جانوران درنده ی گردآمده در لشگر اشغالگر و ضدایرانی آخوندی که آشکارا به دو گروه متخاصم تقسیم شده و با تمامی ساز وبرگ سیاسی،ایدئولوژیک،مالی،نظامی و امنیتی خویش در برابر یکدیگر صف آرایی کرده اند،وارد مرحله ای نوین و چه بسا خونین می گردد.
تا آنجا که به ما ایرانیان و منافع ملی میهن دربند ما برمی گردد،باید گفت ما ایرانیان در صفوف لشگر اهریمنی و اشغالگر آخوندی که از سه دهه ی پیش بدینسو سرزمین مادری ما را به اشغال خونین خویش درآورده و در تمامی این سال های سیاه از هیچ جنایتی در حق ایران و ایرانی فروگذار نکرده است،نه دوست،نه متحد،و نه اصولا انسانی می شناسیم که بخواهیم بر او دل بسوزانیم و یا از آن هم بدتر، بیاری اش بشتابیم!
بر اشغالگران سرزمین مادری دل نمی سوزانند،بلکه با تمام نیرو و توان به مقابله با آنان برمی خیزند و بیرون شان می رانند!
درهمین راستا،بر ما ایرانیان است که از جنگ گرگ ها و دیگر درندگان گردآمده در لشگر اشغالگر آخوندی با یکدیگر بنحو احسنت سود برده و از فرصت بدست آمده، برای برچیدن نظام و رژیم پلید و ضدایرانی جمهوری اسلامی در تمامیت آن،و با تمامی باندهای حکومتی آن،حداکثر بهره را ببریم و یکدم نیز این حقیقت را از یاد نبریم که:
از هر طرف این لشگر اشغالگر که شود کشته،بسود ایران است!
بدنبال پارس کردن پاسدار هزارتیرمحمود احمدی نژاد به سوی کوسه ی رسما جانی و شرکا و دارودسته ی جنایتکار او و سکوت عملا جانبدارانه ی ولی وقیح رژیم بسود رییس جمهور خونخوار رژیم،اینک کوسه ی رسما جانی با نوشتن نامه ای شکوه آمیزبه علی گدا وافوری،که ردپای تهدید را نیز در سطرسطر آن می توان دید،رسما به او چنگ و دندان نشان داده و عملا از ولی وقیح جنایتکار و ورشکسته ی رژیم خواسته است که از میان او و احمدی نژاد یکی را برگزیند!
همزمان با ارسال نامه ی کوسه ی رفسنجانی به ولی وقیح رژیم آخوندی،نامه ی چند ده راس از دایناسورهای درحال انقراض حکومتی در نکوهش و محکومیت پاسدار احمدی نژاد،و در حمایت عملی از کوسه ی رسما جانی نیز انتشار یافته است که ابعاد تهدیدآمیز نامه ی کوسه ی رسماجانی به ولی وقیح را بیش از پیش نمایان می سازد!
از نشانه ها چنین برمی آید که پابپای نزدیک شدن روز منحوس برگزاری نمایش رسوای انتخابات ریاست جمهوری آخوندی ،جنگ گرگ ها،دایناسورها،،کوسه ها،تمساح ها،کفتارها و دیگر جانوران درنده ی گردآمده در لشگر اشغالگر و ضدایرانی آخوندی که آشکارا به دو گروه متخاصم تقسیم شده و با تمامی ساز وبرگ سیاسی،ایدئولوژیک،مالی،نظامی و امنیتی خویش در برابر یکدیگر صف آرایی کرده اند،وارد مرحله ای نوین و چه بسا خونین می گردد.
تا آنجا که به ما ایرانیان و منافع ملی میهن دربند ما برمی گردد،باید گفت ما ایرانیان در صفوف لشگر اهریمنی و اشغالگر آخوندی که از سه دهه ی پیش بدینسو سرزمین مادری ما را به اشغال خونین خویش درآورده و در تمامی این سال های سیاه از هیچ جنایتی در حق ایران و ایرانی فروگذار نکرده است،نه دوست،نه متحد،و نه اصولا انسانی می شناسیم که بخواهیم بر او دل بسوزانیم و یا از آن هم بدتر، بیاری اش بشتابیم!
بر اشغالگران سرزمین مادری دل نمی سوزانند،بلکه با تمام نیرو و توان به مقابله با آنان برمی خیزند و بیرون شان می رانند!
درهمین راستا،بر ما ایرانیان است که از جنگ گرگ ها و دیگر درندگان گردآمده در لشگر اشغالگر آخوندی با یکدیگر بنحو احسنت سود برده و از فرصت بدست آمده، برای برچیدن نظام و رژیم پلید و ضدایرانی جمهوری اسلامی در تمامیت آن،و با تمامی باندهای حکومتی آن،حداکثر بهره را ببریم و یکدم نیز این حقیقت را از یاد نبریم که:
از هر طرف این لشگر اشغالگر که شود کشته،بسود ایران است!
علی اکبر رشیدی
۱۹ خرداد ۱۳۸۸
۱۹ خرداد ۱۳۸۸
برگرفته از وبلاگ "حرف آخر"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر