۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

"ابی قاسمی"در "فیس بوک"
و
یادی از "ملینا مرکوری"




هم میهنی بنام "ابی قاسمی" در فیس بوک خودش ،ترانه ای از "جو داسین" را گذاشت، که دیگر" فیس بوکی" ها، آن را بشنوند.
نام "داسین" را که شنیدم، بیاد بانویی افتادم که با این نام پیوند دارد: ملینا مرکوری!


ملینا مرکوری در آتن چشم به جهان گشود.
آنا آمالیا مرکوری در خانواده ای چشم به جهان گشود که پدربزرگش سالیان سال شهردار "آتن" بود.
استاماتیس مرکوری، پدر ملینا مرکوری،در گذشته های بسیار دور، نمایندۀ پارلمان و وزیر کشور یونان بود.
هنگامی که پدر و مادر ملینا مرکوری از یکدیگر جدا شدند، سرپرستی ملینا مرکوری را مادر بزرگ و پدربزرگش به عهده گرفتند. پدربزرگی که از دوران کودکی ملینا مرکوری، با هنرپیشه شدن وی مخالفت می کرد.
ملینا مرکوری در سال 1939 و یا به گونه ای دیگر در سال 1941 با "پان خاراکوپوس" یکی از ثروتمندان یونانی همسر شد.
در همین هنگام بود که ملینا مرکوری به مدرسۀ هنرپیشگی در آتن رفت و نقش های کوچکی را در تئاتر ملی یونان ایفا کرد.. آن هنگام منتقدان در بارۀ وی نوشتند:
"ملینا، بسیار جوان است، قدی بلند دارد، موهایش بلوند هستند، بد لباس می باشد و کلا بی عرضه است!"
نخستین تجربه زناشویی ملینا مرکوری، زیاد به درازا نیانجامید. پس از جدایی از همسرش، ملینا نخست به دیگر نقاط یونان رفت و سپس برای اینکه توانایی خویش را در زمینۀ تئاتر بیابد، به پاریس رفت.
ملینا اما، بزودی به یونان بازگشت.
با همۀ این ها ملینا مرکوری بازی در فیلم را آغاز کرد.
فیلم"استلا" با بازی گری ملینا مرکوری، جایزۀ بهترین فیلم خارجی،از دیدگاه فیلم شناسان آمریکایی در سال 1955، را تصاحب کرد.
ملینا مرکوری در سال 1956 در فیلم "مردی که باید بمیرد" بازی کرد و در فیلم" زن شیطانی" ایفای نقش نمود، که هر دوی این فیلمها، از دیدگاه منتقدان آن هنگام سینمای آمریکا، فیلمهایی بسیار ضعیف بشمار آمدند.
اما در سال 1960، فیلم "یکشنبه ها... هرگز" با شرکت ملینا مرکوری، در جهان مشهور شد. تا آنجا که فستیوال فیلم در"کان"، این فیلم را نامزد دریافت بهترین جایزه کرد و جایزۀ بهترین بازیگر" را به او اختصاص داد و فیلم"یکشنبه ها ...هرگز!" نامزد دریافت جایزۀ اسکار شد.
آهنگ اصلی فیلم "یکشنبه ها...هرگز" برندۀ جایزه اسکار شد. فیلمی بکارگردانی "جوئل داسین"، که در زمانه ای دیگرهمسر ملینا مرکوری گشت.
از این هنگام بود که حروف چین های چاپ خانه ها، صفحه بندان روزنامه ها، خبرنگاران و سردبیران و خوانندگان همان روزنامه ها با نام ملینا مرکوری در سراسر جهان آشنا شدند.

ملینا مرکوری در سالهای 1967-1974، هنگامی که رژیم کودتایی "سرهنگان" بر یونان حاکم شد،به فرانسه رفت و این سالها را در این کشور بسر برد.
رژیم کودتایی "پاپادوپولوس"، شهروندی یونانی ملینا مرکوری را لغو کرد و گذرنامۀ ملینا مرکوری را در سراسر جهان غیرقانونی اعلام کرد، که همین مسئله باعث شد ملینا مرکوری در سفرهای خویش به کشورهای دیگر دنیا با دشواری مواجه شود.
ملینا مرکوری که به همراه هزاران یونانی دیگر در مهاجرت ناخواسته بسر می برد، در پاسخ به عمل شنیع "دولت سرهنگان" در یونان گفت:
"من یونانی چشم به جهان گشوده ام و یونانی هم از این جهان خواهم رفت!"
و ادامه داد:
"وزیر کشور یونان فاشیست چشم به جهان گذاشت و همانند فاشیست از این جهان خواهد رفت!"
پس از سرنگونی "دولت سرهنگان"، ملینا مرکوری به یونان بازگشت. در نخستین انتخابات آزاد در یونانِ پس از سرهنگان، ملینا مرکوری از سوی حزب "پاسوک"(حزب سوسیالیست یونان)، نمایندۀ پارلمان یونان شد.
پس انتخاب آندرآس پاپاندرئو به نخست وزیری یونان، ملینا مرکوری در سالهای 1981-1989 و سپس در سالهای 1993-1994 وزیر فرهنگ یونان بود.
ملینا مرکوری که به همراه هنرمندان نام آور یونانی، همانند "میکیس تودوراکیس"، هنر خویش را به خدمت مقاومت مردم یونان بر علیه رژیم"سرهنگان جنایتکار" در آورده بود، در ششم ماه مارس 1994 چشم از جهان فرو بست.
در آیین خاکسپاری و بدرود با ملینا مرکوری، بخاطر وجود بیش از حد مردم در خیابانهای "آتن"، بمعنای دقیق کلمه جای سوزن انداختن نبود.
یاد این هنرمند و مبارز بزرگ بر علیه دیکتاتوری و رزمندۀ راه آزادی، گرامی باد!

ملینا مرکوری مادر "جو داسین" بشمار می آمد، اگرچه، "جو داسین"، فرزند "جول داسین" از همسر پیشینش بود.

کیانوش رشیدی
یازدهم مهرماه هفت هزار و سی و یک ایرانی
سوم اکتبر 2009


واپسین نگاه به ملینا مرکوری ، آنگاه که با اشاره به آهنگی از میکیس تئودوراکیس، آهنگ ساز مردمی یونان،از مقاومت و مبارزۀ مردم یونان، از "یا مرگ یا آزادی" می گوید:



اندکی از زندگی "ملینا مرکوری"، به همراه تاریخ کوتاهی از یونان کنونی و بزبان زیبای یونانی



هیچ نظری موجود نیست: