۱۳۸۷ آبان ۱۳, دوشنبه




در ستایش شهید خلق ، عبدالرضا رجبی


سروده ای از آقای جمشید پیمان



طرح: کیانوش رشیدی


دریا نبودی تا بنوشدت خورشید

آفتاب نبودی تا ببلعدت دریا

تو ، باد نبودی تا بخواندت جنگل

جنگل نبودی تا در تو پیچد باد

صحرا نبودی تا بگرید در دامنت باران

باران نبودی تا ببوسدت صحرا

چشمت پراز ستاره نبود

تا پرکنی شب از گل آتش.


عابد نبودی

تا بشنوی شبی زلبی لبیک

صوفی نبودی

تا هو ـ حقت برود تا دل خدا


تو محتسب نبودی

تا بشکنی پیاله ی رندی

سلطان نبودی

تا برکشی لمن الملک در جهان

شاعر نبودی

تا در ستایش چشمی

روزی ترانه ای بسرائی .


تو ،

یک مجاهد خلق بودی

تنها ، مجاهدی ،

با دستی و دلی .

قلب تو کوره ای شد ،

دست تو آفتاب .

در قلب تو گداخت شب بی حصار شهر

از دست تو گرفت

دل خلق ؛ روشنی.

جمشید پیمان، 3 ـ 11 ـ 2008

هیچ نظری موجود نیست: