۱۳۸۷ آذر ۴, دوشنبه

نامه ی سرگشاده به آقای کامبیز محمودی

سرپرست بخش فارسی"صدای آمریکا"


عذر بدتر ازگناه!


آقای کامبیز محمودی سرپرست بخش فارسی "صدای آمریکا" !

با درود.
پیش از هرچیز از شما سپاسگزارم که در برنامه ی "سخنی با شما" به گردانندگی آقای وفا مستقیم به اعتراضات بینندگان مبنی بر دعوت از برخی از مهمانان پاسخ دادید و این نشان از روح آزادی خواهی و ژورنالیستی شما دارد.
اما، پاسخ شما قانع کننده نبود و عملا"عذر بدتر از گناه" بود.
آقای محمودی !
به نظر نمی آید ایرانیانی که برنامه های تلویزیونی صدای آمریکا را نگاه می کنند مخالف همه ی مهمانان برنامه های گوناگون تلویزیون صدای آمریکا باشند. نه تنها به نظر می آید، بل به تجربه ثابت شده است که بینندگان برنامه های شما بیشتر مهمانان را بر می تابند: آنجا که این مهمانان در باره ی مسائل مرتبط با میهن اشغال شده ی ما بیطرفانه سخن می گویند.
آقای محمودی!
اعتراض ایرانیان به آندسته از مهمانانی است که تلاش دارند برای رژیم جمهوری اسلامی لابی گری نمایند.
برای نمونه آقای علیرضا نوری زاده.
لابی گری ایشان برای رژیم جمهوری اسلامی و بویژه جناح باصطلاح اصلاح طلبش بر کسی پوشیده نیست و شما این را بخوبی می دانید. اما آقای نوری زاده تلویزیون صدای آمریکا را همانند "خانه ی پدری" خویش می پندارد و عملا در همه ی برنامه ها شرکت دارد: هم مهمان آقای وفا مستقیم است، هم مهمان آقای فرهودی، و هم مهمان آقای چالنگی!
آقای نوری زاده را تا کنون تنها در برنامه ی "لونا شاد"(شباهنگ) و "علی عمادی"(ورزشی) و برنامه ی زنان ندیدیم. خدا می داند: شاید روزی سرو کله اش آنجاها نیز پیدا شود!
آقای کامبیز محمودی!
شما چگونه اجازه می دهید که علیرضا نوری زاده در روز روشن از مرتضی مطهری، این آخوند متحجر که به "نوروز" و"سیزده بدر" ما ایرانیان توهین کرده و ایرانیان را احمق خطاب کرده است، دفاع کند.
علیرضا نوری زاده که خود با فرهنگ ایران و ایرانی بیگانه است، در برنامه ی آقای فرهودی می گوید: حال مطهری یک حرفی زده!(نقل به مضمون)!
آقای کامبیز محمودی!
آیا سخنان اهانت آمیز مرتضی مطهری در ارتباط با فرهنگ کهن و باستانی ما ایرانیان تنها یک حرف است؟!
به بینش من در آن برنامه که شنبه شب گذشته از "صدای آمریکا" پخش شد، آقای فرهودی می بایست به سخنان نوری زاده در دفاع از مطهری واکنش نشان می داد.
آقای محمودی!
آقای نوری زاده چه تماسی با سران و آقازادگان در رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی دارد که می گوید:"رییس جمهور بعدی رژیم، چون اوباما بر سرکار آمد، علی اکبر ولایتی می باشد!"؟
آقای محمودی!
سیاست گذاران و برنامه سازان صدای آمریکا در کجای این جهان پهناور ایستاده اند که اینچنین میکروفون بی گناه "صدای آمریکا" را در اختیار علیرضا نوری زاده می گذارند تا مردم ایران را گمراه نماید؟
آیا سیاست گذران و برنامه سازان صدای آمریکا نباید به حرف های این لابی معروف رژیم جمهوری اسلامی شک کنند؟
از نوری زاده که بگذریم، می رسیم به دائم المهمان برنامه های صدای آمریکا، آقای مهران براتی!
چه کسی به آقای مهران براتی نشان کارشناسی و پژوهشگری مسائل ایران را داده است؟ آیا صرف خواندن چند کتاب در باره ی ایران و استاد دانشگاه برلین بودن،این حق را به ایشان می دهد که در باره ی مسائل گوناگون ایران سخن بگوید؟!
آقای مهران براتی براستی "برات" شده است. صدای آزار دهنده اش را از "رادیو زمانه"هم می شنویم که طی یک کودتا کاملا "تیول" حزب توده و بویژه شخص حسین علوی، عضو پیشین رهبری حزب توده و مسئول این حزب در افغانستان، پاکستان، هندوستان شده است.
آقای محمودی!
آیا شما نمی دانید که آقای حسین علوی "مراد" آقای براتی است و همین آقای حسین علوی پای آقای براتی را به "رادیو فردا" باز کرده است؟ و این هنگامی بود که آقای حسین علوی(با نام مستعار امین در کابل) و همسرش شیرین فامیلی( با نام مستعار پروین در کابل) پس از یک دوره ی طولانی سر ساییدن بر آستان رژیم دست نشانده ی شوروی در افغانستان و سازمان های امنیتی افغانستان و شوروی، به اروپا آمدند و یکسره به "رادیو فردا" رفتند؟!
اکنون نه حسین علوی و نه شیرین فامیلی در رادیو فردا کار می کنند. اما آقای مهران براتی در "رادیو فردا" بیتوته کرده است. اگر "رادیو فردا" نشد، "رادیو زمانه" که هست، اگر "رادیو زمانه" نشد، "صدای آمریکا" که هست.
گاها احساس می شود، لبان آقای مهران براتی به میکروفونهای "رادیو فردا" وصل است، ایشان گوشی تلفن"رادیو زمانه" را در دست دارد و همزمان به دوربین های "صدای آمریکا" نگاه می کند!!
آقای مهران براتی ناقل نظریات حزب توده است! حزبی میهن فروش و خائن به مردم ایران!
این را نیز اضافه نمایم که اگر چه خانم شیرین فامیلی و حسین علوی در "رادیو فردا" کار نمی کنند، اما رد پایشان را در این رادیو می شود دید و می شود دید که رادیو فردا شده "رادیو فامیلی خانواده ی علوی- فامیلی"!
سخن بر سر مصاحبه های گوناکون" رادیو فردا" با "بهرنگ علوی" فرزند خانم شیرین فامیلی و فرزند خوانده ی حسین علوی است. فرزند خوانده از این جهت که پدر اصلی "بهرنگ علوی" آقای "ناصر منصور" است و در شهر "دورتموند" آلمان زندگی می کند.
خانم شیرین فامیلی در سالهای نخست دهه شصت خورشیدی، "بهرنگ" را با خود به کابل می برد و در آنجا با "حسین علوی" هم خانه می شود و به این ترتیب حسین علوی می شود "پدرخوانده ی" بهرنگ علوی! و بدتر اینکه در زندگی نامه ی "بهرنگ" آمده است:"از پدر و مادری ایرانی در برلین زاده شده است"!!!!
بهرنگ علوی در نخستین ملاقاتش با پدر واقعی اش، یعنی آقای ناصر منصور، او را "عمو ناصر"صدا می کرد!!
ناصر منصور در آن روز که اتفاقا در خانه ی ایشان مهمان بودم به من گفت:"ببین چه دنیایی شده است! پسرم به من می گوید :عمو ناصر"!
توضیحات را به این دلیل دادم که بگویم از نزدیک این دو خانواده را می شناسم، اما خوشبختانه بیش از پانزده سال است که با آنها تماسی ندارم.
آقای کامبیز محمودی!
تا به امروز حتی با توضیحاتی که شما دادید، مهمان شدن امیر فرشاد امیر ابراهیمی، این چماق کش، چاقو کش و مزدور دیروز و امروز رژیم جنایتکار و اشغالگر جمهوری اسلامی در برنامه های صدای آمریکا را نمی توانم برای خود توجیه کنم.
آقای محمودی !
این عمل صدای آمریکا مبنی بردعوت از امیرفرشاد امیرابراهیمی هیچگونه توجیهی ندارد!
و اما...
در برنامه ی روز یک شنبه ی آقای "چالنگی" چشم بینندگان به جمال!! آقای "هوشنگ اسدی" روشن شد!
خوشبختانه این جانب آخرین بار در سال 1360 ایشان را در ایران و از نزدیک دیدم. در برنامه دیروز(بیست و سوم نوامبر 2008) آقای چالنگی وقتی اعلام شد که هوشنگ اسدی مهمان ایشان است، به گوش های خود شک کردم. اما دیدم نه! درست شنیده بودم، خودش بود، هوشنگ اسدی بر پرده ی تلویزیون ظاهر شد.
آقای چالنگی در معرفی هوشنگ اسدی گفت:"ایشان مدت چهل سال است که در مطبوعات کار می کند و در دوران جمهوری اسلامی ده سال در زندان بسر برد."(نقل به مضمون) و به همین بسنده نمودند.
اما!
آقای چالنگی نگفت که هوشنگ اسدی در این ده سالی!! که در زندان بود، به چه کارهایی مشغول بود!
آقای چالنگی نگفت که آقای هوشنگ اسدی از همان زندان برای روزنامه ی "کیهان" سلیمی نمین و حسین شریعتمداری در تهران مقاله می نوشت و از ایرانیان مخالف با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی می خواست دست از مبارزه بردارند و به زندانیان دیگر توصیه می نمود:"توبه نمایند"!
آقای چالنگی نگفت که آقای هوشنگ اسدی در زندان برای دیگر زندانیان کلاس ایدئولوژیک اسلامی می گذاشت!
آقای چالنگی نگفت که آقای هوشنگ اسدی در زندان!!همکار زندانبانان بود.
آقای چالنگی نگفت که چطور خانم "نوشابه امیری"، همسر هوشنگ اسدی، در چارچوب پروژه های امنیتی رژیم جمهوری اسلامی سر از پاریس در آورد و سپس هوشنگ اسدی به وی ملحق شد؟
آقای چالنگی نگفت که "نوشابه امیری" همان خانم چادر بسری است که در سال 1978 در زیر درخت سیب در "نوفل لوشاتو" بدستور حزب توده با خمینی، این جنایتکار بزرگ سرتاسرتاریخ ایران ،برای روزنامه ی" کیهان" تهران مصاحبه کرد و او را "امام بزرگ" و"رهبری آزادی خواه" خطاب نمود.(خمینی در آن مصاحبه قول داده بود که در حکومت بعدی کمونیست ها می توانند آزادانه فعالیت کنند.)
آقای چالنگی نگفت که آقای هوشنگ اسدی بدستور حزب توده در ساواک نفوذ کرده بود و همزمان به همراه "نوشابه امیری" و دیگر توده ای ها همچون "رحمان هاتفی" سردبیر کیهان و بنیانگذار سازمان زیر زمینی "نوید"، وابسته به حزب توده، علیرضا خدایی، معاون سردبیر کیهان و از بنیانگذاران سازمان زیر زمینی "نوید" و گرداننده ی کنونی سایت های ساواما ساخته ی "پیک نت" و "راه توده"، در روزنامه ی کیهان کار می کرد و با نام مستعار"بهار ایرانی" ستون هنری و نقد فیلم آن روزنامه را اداره می کرد.(در نیمه های دهه ی پنجاه خورشیدی آن که نمی دانست "بهار ایرانی" همان هوشنگ اسدی است، خواجه حافظ شیرازی بود! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!)!
و بالاخره آقای چالنگی نگفت که آقای هوشنگ اسدی و خانم نوشابه امیری، در "روز آنلاین" چگونه زیرکانه از رژیم خون و جنایت جمهوری اسلامی و بویژه جناح اصلاح طلب !! آن دفاع می کنند!!
آقای کامبیز محمودی!
در هنگامه ای که اطلاعات در باره ی همه چیز و همه کس در شبکه ی وسیع اینترنتی موجود است، کافی بود آقای چالنگی نام آقای "هوشنگ اسدی" را در یکی از ماشین های جستجوگر، رد یابی کنند، تا ببینند ایرانیان میهن دوست چگونه هوشنگ اسدی را افشا کردند.
آقای محمودی!
مهمان نمودن آقای هوشنگ اسدی در برنامه های صدای آمریکا همان عذر بدتر از گناه است!
بینندگان ایرانی و میهن دوست به دلایل گفته شده در بالا ، با" مهمانی" و "کنگرخوردن و لنگر انداختن" افرادی همانند کسانی که از آنها نام برده شد، در برنامه های تلویزیونی صدای آمریکا مخالفند.
آقای کامبیز محمودی!
میکروفون ها ی صدای آمریکا را به صدای پشتیبانی از مبارزه مردم ایران در راه بدست آوردن آزادی خود و میهنشان تبدیل کنید!
این خواست مردم ایران است.
آقای محمودی!
در انتظار پاسخ شما هستم.
با احترام
کیانوش رشیدی
ژورنالیست، نقاش و مجسمه ساز
۲۴ نوامبر ۲۰۰۸

رونوشت:
رسانه های گروهی فارسی زبان برون مرزی

هیچ نظری موجود نیست: