۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه

یک نقاشی
و
یک عکس!


پیوندی بسیار زیبا، میان آنها





پیوندی میان مبارزات زنان از آن هنگام، تا این هنگام.

نقاشی، بیش از دوصد سال عمر دارد و از فرانسه می گوید؛

و

عکسی دوروزه؛


که مبارزات زنان سرزمین ما بر علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی را نشان می دهد!

اما گویی هردوی آنها در یک زمان آفریده شدند.

در هر دو جا؛


زن، این زیباترین آفریدۀ خدا؛

میانجی؛

و

نشانۀ آزادی است!


کیانوش رشیدی

نهم دی ماه هفت هزار و سی و یک ایرانی

۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه




توطئۀ قتل موسوی، کروبی، خاتمی در شرف تکوین است!


در سالهای ریاست جمهوری محمد خاتمی، با فتوای غیر علنی آیت الشیطان هایی همانند مصباح، بانو پروانه فروهر و داریوش فروهر را مثله، مثله کردند.

چندین نویسنده و شاعر را در خیابانها کشتند.

امروز اما با فتوای علنی کسانی همانند "واعظ طبسی" که نمایندۀ حکومت اموی-اسلامی در خراسان می باشد، "رهبران فتنه، محارب می باشند."

آخوندهایی همانند واعظ طبسی، این پدرخوانده های رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، امروز اما، در روز روشن فتوا به قتل نخست وزیر خمینی، رییس مجلس خمینی و وزیر ارشاد و رییس جمهور وقت خود می دهند

مار سمی و زخم خورده، که همانا رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی است، بر طبق قانون طبیعت، در واپسین دقایق زندگی خود نیش بر دُم خود می زند و تلاش دارد این دُم را گاز بگیرد.

جنایات موسوی در حق مردم ایران را می دانم.

می دانم که چگونه کروبی در مجلس رژیم حکومت کرد و "حکم حکومتی" در بارۀ مطبوعات را در مجلس رژیم خواند.


می دانم که خاتمی، هم در هنگامی که وزیر ارشاد رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی بود، و هم هنگامی که "لقب" رییس جمهوری این رژیم را بر روی خود داشت، با ایرانیان چه کرده است.

اما! من، همانند یک ایرانی،همانند یک هوادار پادشاهی در سرزمین ما، که از حقوق انسانی تک تک ایرانیان دفاع می کند، حکم قتل موسوی، حکم قتل کروبی و حکم قتل خاتمی و محارب خواندن آنها از سوی آخوندها و از جمله آخوند "واعظ طبسی" را محکوم می کنم.

کیانوش رشیدی

هشتم دی ماه هفت هزار و سی و یک ایرانی



هشدار!

توطئۀ خبرگزاری رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی،

برای کشتار هم میهنان یهودی، ارمنی، آشوری، کلدانی، و

هم میهنان باورمند به آیین های زرتشتی،بهاییت و مسیحیت!




خبرگزاری حکومتی "ایرنا" در نوشته ای که تاریخ امروز، سه شنبه، هشتم دی ماه 1388 را در زیر خود دارد، مدعی شده است بانوانی که در تظاهرات عاشورا بر علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، روسری از سر برداشته اند، غیر مسلمان هستند.
خبرگزاری حکومتی "ایرنا" می نویسد:
"به گزارش ايرنا در تصاويري که خبرگزاري هاي خارجي اخيرا منتشر کرده اند خانمي در ميان اغتشاشگران مشاهده مي شود که صليب به گردن دارد و باز بودن قسمت جلوي بدن وي به همراه روسري که از سرش افتاده به خوبي از غير مسلم بودن وي حکايت مي کند.

همچنين در تصوير ديگري دو خانم مشاهده مي شوند که به ظاهر قصد حفاظت از نيروي انتظامي را دارند اما هيچ گونه روسري يا حجابي بر سر آنها مشاهده نمي شود.البته بد حجابي درميان آشوبگران امري عادي بوده و برخي تصاوير دريافتي که حيا و عفت عمومي اجازه انتشار آنها را به ما نمي دهد از رخ دادن اعمال شنيع ميان آشوب طلبان در ظهر عاشورا حکايت دارد اما بر سر نداشتن حجاب آن هم در ظهر عاشورا که حتي اقليت هاي ديني هم براي آن احترام قائلند؛شکي در غيرمسلمان بودن اين افراد باقي نمي گذارد.
...
البته پاره کردن و آتش زدن نمادهاي مذهبي و پرچم هاي هيئات عزاداري و حتي سنگ پراکني به نمازگزاران ظهر عاشورا از ديگر قرائني است که غير مسلمان بودن بخشي از آشوب طلبان را به اثبات مي رساند چراکه اين امر از هيچ مسلماني ولو مسلمان ظاهري هم سر نمي زند."

سرکردگان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و خبرگزاری بدنام و ضدایرانی اش، بدینگونه و با درج این نوشته، کمر به قتل هم میهنان یهودی، ارمنی، آشوری، کلدانی و هم میهنان باورمند به آیین های زرتشتی، بهاییت و مسیحیت بسته اند.

به سرکردگان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی باید گفت:
یک- برداشتن حجاب اجباری، خواست تک تک بانوان آزاده ی ایرانی است. بانوان ایرانی خود را آماده می کنند که در روز هفدهم دی ماه، سالروز "کشف حجاب" در سال ۱۳۱۴، در سرتاسر ایران، حجاب اجباری را از سر بردارند.

دو- بر همه، و بویژه بر سرگردکان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، مانند روز روشن است که همۀ مردم ایران، از هم میهنان یهودی گرفته تا ارمنی، آشوری و کلدانی، و نیز هم میهنان باورمند به آیین های زرتشتی، بهاییت و مسیحیت، دوشادوش باورمندان به اسلام در میهن ما ، به نبرد با رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی برخاسته اند.

سه ـ تقسیم نمودن انسانهای ایرانی به مسلمان و غیر مسلمان، نشان از ضد ایرانی بودن رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی دارد، که گزمگان و مزدورانش ، حتی در روز "عاشورا"، ایرانیان را به گلوله بستند و از بامداد امروز سه شنبه، هشتم دی ماه، به "مسجد قبا" در شیراز یورش آورده اند.

چهار-رژیم زخم خوردۀ جمهوری اسلامی که آخرین روزهای عمر خویش را می گذراند، تلاش دارد با پخش خبر غیر مسلمان بودن بانوانی که در تظاهرات بر علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، روسری از سر برداشته اند، گزمگان خویش را به جان یهودیان، ارمنی ها، آشوریان، کلدانی ها و باورمندان به آیین های زرتشتی، بهاییت و مسیحیت بیاندازد.

هم میهنان!

دوشادوش یکدیگر، توطئۀ نوین رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی بر علیه هم میهنان یهودی، ارمنی، آشوری، کلدانی و باورمندان به آیین های زرتشتی، بهاییت و مسیحیت را محکوم نموده و به پشتیبانی از امنیت آنان و نیایشگاه هایشان برخیزیم!

سرنگون باد رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی!
پاینده ایران!
بادا که خرد پاک نگهبان مردم و سرزمین ما باشد!
ما پیروزیم، چون حق با ماست!

کیانوش رشیدی
هشتم دی ماه هفت هزار و سی و یک ایرانی

۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه



شمارۀ سی و هشتم نشریۀ اینترنتی سینمای آزاد

منتشر شد
در این شماره می خوانید:


•زیر ذره بین!...
نگاهی به آزادی
جشنواره سینمای مقاومت ایران در تبعید در برلین) برنامه کامل ) •فیلمساز مردمی !،تریلوژی ساز ولایت فقیه وجنبش مردم!! بصیر نصیبی (یادداشت روز دیدگاه ها) •نوحه سینه‌زنی برای عاشورای آینده-هادی خرسندی- •ما زنان ایرانی خاموش نمی مانیم .لیلا قبادی • »ضرغامی را بیرون از صداوسیما دوست دارم»مسعود کیمیایی•سکوت «سبز»ها• حضور مینو همیلی در کارگاه خادم سینمایی رژیم در تورنتو• از هنرمندان مبارز شیلیایی بیاموزیم• معاونت سینمایی دولت کودتا!از فیلم تهمینه میلانی رفع توقیف می کند•. نقش مخملباف در آغاز سینمای ارتجاعی ج.ا. از زبان سینما بنویس ج. ا •آذری سرخ( پروانه قاسمی ) •جایزه پروین برای بهرام؟؟؟ مهستی شاهرخی• شهره آغداشلو معارض بود، موافق شد،موافق بود، معارض شد! •مدیر امور سینمایی دولت کودتا !با 400 هنرمند دیدار کرد• قطار قم / مشهد به ضد انقلاب پیوست! •فیلمسازان ج. اسلامی به جای،فیلم سازی داور جشنواره دوبی می شوند• پشت پردهً مرگ بر کلمبوس(حکایتی حقیقی)ن- مرآت • و...
•بخش های دیگر
با یاد بیژن مفید•
گفتگوی بصیر نصیبی با بیژن مفید در سال1347 ودر سالن تئاتر سنگلج، حرفهای جمیله ندایی در باره بیژن • 30سال سینما در جمهوری اسلامی( طرح بازگشت تبعیدیها) پژوهش وگزارش از بصیر نصیبی• تجزیه وتحلیل فیلم. ایرج بهرآبادی• دیدگاه ها واندیشه ها: زنی در میان جنگ سالاران سارا نیکو ،مرز جدا کننده وفادارن به نظام با وفاداران به جنبش آزادیخواهی .حنیف حیدرنژاد• سینمای جمهوری اسلامی از دیدمطبوعات داخلی:
ترنگ عابديان: بهمن قبادی فيلم من را به سرقت برده است،« محاکمه در خیابان»؛ اندر حکایت قالب کردن بدل به جای اصل• تحلیل چند فیلم برتر هیچکاک •مراحل درخواست پناهندگی در آلمان حنیف حیدرنژاد •فرم ومحتوا دراکسپرسیونیسم آلمانی فریبرز دهقان پور...
• فایل تصویری
فیلم جدید داریوش شیروانی آماده شد • سینمای زیر زمینی ایران ومسلم منصوری •برای یک لحظه آزاد ی( آرش ریاحی)• ویکتور خارا. هنرمند مبارز شیلیایی.

۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه



امروز در سرتاسر ایران، "منتظری" بهانه بود، کل رژیم نشانه بود!

مشت کوبندۀ مردم ایران بر دیوار استبداد رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی!



مردم قهرمان ایران، امروز سی ام آذرماه و در آستانۀ" شب یلدا"، یکبار دیگر مشت کوبنده ای بر دیوار استبداد رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی کوبیدند.
امروز، مردم ایران در سرتاسر میهن ما، در گذشت حسینعلی منتظری را بهانه قرار دادند، تا یکبار دیگر به سران رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی بگویند با تمامیت این رژیم مخالف هستند.
امروز مردم ایران، در سرتاسر ایران و بویژه در شهر "قم" که نخستین جرقه های توطئۀ شوم و ضد ایرانی سال 1357 تازی در آنجا زده شد، با شعارهای "مرگ بر دیکتاتور!"، "دیکتاتور بداند، نهضت ادامه دارد!"، بار دیگر به سران یاوه گوی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی یاد آور شدند:"ما آزادی مردم و میهن خود را بدست خواهیم آورد!"
مردم میهن ما، امروز با سردادن شعار:"ما، نوه های کوروشیم، دیکتاتورو می کشیم!" و آنهم در آستانۀ بسر آوردن "شب یلدا" و جشن زایش خورشید،جشن زایش مهر، با صدایی رسا به سران رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی گفتند:" ما، کوروش،نخستین انسان، که فرمان آزادی انسان در سرتاسر جهان صادر کرد را، فراموش نمی کنیم و نه تنها این پیام آور آزادی را فراموش نمی کنیم، که، ما نوه های کوروشیم! و همانند کوروش برای آزادی انسان مبارزه می کنیم!".
مردم ایران، امروز یکبار دیگر و در سرتاسر ایران در یک همه پرسیِ اعلام نشده شرکت کردند و به سران رژیم اشغالگر گفتند:"منتظری بهانه است، کل رژیم نشانه است!.
به سوی جشنِ زایش مهر، جشن زایش خورشید و بسر آوردن شبی "بلند " می رویم.
شب "بلند" و سی ویک ساله بر میهن ما به پایان خود نزدیک می شود و شب پرستان، به زباله دانی تاریخ سپرده خواهند شد.

کیانوش رشیدی
سی ام آذرماه هفت هزار و سی و یک ایرانی
---------------------
شعار "ما نوه های کوروشیم، دیکتاتورو می کشیم" در فیلم زیر:

۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه




"ترک عادت موجب مرض است!"


اما


" زیر آب رفتن عادت کوض است!"





به عکس بالا بنگرید.
بیش از صد سال از عمر آن گذشته است.
در عکس سخن بر سر یورش مارها و کژدم های عمامه بسر اسلامی به انقلاب مشروطه است.
آن مارها و کژدم ها ، که آن هنگام نیش خویش را بر تن ایران و ایرانی فرو کردند، امروز دیگر زندگی نمی کنند.
خمینی، خامنه ای، احمدی نژاد ، یزدی، جنتی، واعظ طبسی و خمینی پرستان در هر رنگ و لباسی، مارها و کژدم های اسلامی امروز ی هستند که بگویند:
"نیش عقرب نه از ره کین است، اقتضای طبیعتش این است"
و مصداقش را بیاورند که اینگونه می گوید:
"ترک عادت موجب مرض است!"
آنها نمی دانستند و نمی دانند که ما ایرانی ها از دیر باز می گوییم:
" زیر آب رفتن عادت کوض است!"


کیانوش رشیدی
بیست و هشتم آذرماه هفت هزار و سی و یک ایرانی



سه حرکت غیر اخلاقی هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) در یک نگاه




خبر رسیده است که هوشنگ ابتهاج(ه.اسایه) در سالهای گذشته با سید علی خامنه ای، ولی وقیح رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی دیدار و گفتگو کرده است.
علی معلم دامغانی، یکی از شاعر-مزدورانِ "ولایت مدارِ"!! رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، در گفتگویی با پایگاه اطلاع رسانی "دفتر حفظ و نشر آثار خامنه ای" گفت:
"چند سال پیش، به اتفاق یکی دو نفر از دوستان و آقای هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) به خدمت آقا رسیدیم... آقا بتازگی شعری از آقای سایه را خوانده بودند...آقا در این دیدار آقای سایه را تشویق کردند..."
این گفته های علی معلم دامغانی در بارۀ دیدار هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) با خامنه ای، نه تنها در پایگاه اطلاع رسانی"دفتر حفظ و نشر آثار خامنه ای" چاپ شد، که وبسایت های دیگر در درون و برون مرز آن را نقل کردند.
هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) حتما این گزارش را خوانده است. اگر نخوانده است، دیگران این خبر را بگوش او رسانده اند. بدین خاطر و اگر دیدار هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) با علی خامنه ای درست باشد:
دیدار هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) با علی خامنه ای، نخستین حرکتِ غیراخلاقیِ از سوی نامبرده می باشد.
اگر هوشنگ ابتهاج(ه.اسایه) با خامنه ای، ولی وقیح جنایتکار رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ملاقات کرده است و آن را به آگاهی دیگر ایرانیان و از جمله ایرانیان مشغول در حزب متبوعش، یعنی حزب معلوم الحال توده، نرسانده است، دومین حرکت غیر اخلاقی خود را به انجام رسانده است.
از آنجا که هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه)، سخنان علی معلم دامغانی در بارۀ دیدارش به همراه نامبرده را خوانده است و در این باره سکوت می کند، سومین حرکت غیر اخلاقی خویش را رقم زده است.
هرگاه فراموش نکنیم، یک پای هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) در ایران است و پای دیگرش در آلمان.
بر همۀ ایرانیان در آلمان همانند روز روشن است که هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) همواره میان تهران و دیگر شهرهای آلمان در سفر است و در سفرهایش به ایران، به ادارۀ رادیو و تلویزیون رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، رفت و آمد می کند.
در صورت تکذیب خبر رفت و آمد از سوی هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه)، و یا از سوی دیگر نزدیکانش به تهران، متن تندنویسی سخنان وی در رستوران"سفره خانۀ محبوبه" در شهر دوسلدورف آلمان، به آگاهی هم میهنان خواهد رسید که در این سخنان هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) از رفت و آمد خویش به ایران برای دیگران می گوید.
...هرگاه فراموش نکنیم که این هوشنگ ابتهاج(ه.اسایه)، همان هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) است، که در هنگامۀ ریاست صادق قطب زاده بر رادیو و تلویزیون رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و تحریم صدا و سیمای منحوس رژیم، حتی از سوی شاعران و نویسندگان توده ای(که خود هوشنگ ابتهاج نیز در جمع شان بود)، اطلاعیه صادر کرد و گفت:"اشعار مرا در رادیو و تلویزیون بخوانید!"
و هرگاه فراموش نکنیم ،این هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه)، همان هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) است که ماموران فرهنگی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی بر روی اشعارش در ستایش از جنگ ضد میهنی میان ایران و عراق، آهنگ گذاشتند از صدا و سیمای منحوس رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، پخش کردند.
و در پایان اینکه، هرگاه فراموش نکنیم هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه)، همان هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سایه) است که در وصف سرباز شوروی، یعنی سربازی که به همراه دیگر سربازان شوروی و انگلیسی، سرزمین ما را در سالهای یکهزار و سیصد و بیست-یکهزاروسیصد و بیست وچهار اشغال کرده بودند، شعر "دیر است گالیا!" را سرود!
رفتار غیر اخلاقی، از دیرباز بر قامت هوشنگ ابتهاج، "سایه" انداخته است.
این "سایه"، کسی نیست، جز شخص هوشنگ ابتهاج!

کیانوش رشیدی
بیست و هشتم آذرماه هفت هزار و سی و یک ایرانی

۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه




"نه!"ی بزرگ مردم ایران!

به

رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در سه
رفراندم!


رفراندم نخست:
"روز قدس" 1388، که خمینی دجال، آن را در سال 1358 روز آزادی "قدس" اعلام کرد.
مردم ایران در این روز در یک تظاهرات سرتاسری بر علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ، به رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و به مزدورانش در سرتاسر جهان گفتند:
"نه غزه، نه لبنان! جانم فدای ایران!"
رفراندم دوم:
شانزدهم آذرماه 1388:
مردم ایران در یک تظاهرات خودجوش در سرتاسر ایران، عکس های خمینی،نخستین سرکردۀ رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی را پاره کردند و به آتش کشیدند و از این راه خشم خود را نسبت به این شیطان بزرگ، به آگاهی سران رژیم و مماشات گران جهانی با آنها رساندند و تکلیف خود را با خمینی و خمینی صفتان در هر رنگ و لباسی تعیین کردند.
رفراندم سوم:
بیست و هفتم آذرماه 1388:
مردم ایران،این بار، و اما یکپارچه به درخواست مضحکانۀ سران رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، برای دفاع از خمینی جنایتکار "نه!" گفتند و از این راه به سرکردگان همۀ جناح های رژیم گفتند:
"نه به خمینی!"
"نه به خامنه ای!"
" نه به کسانی که می خواهند چهرۀ کثیف، جنایتکار و منحوس خمینی را پاک کنند!"

مردم ایران در هر سه رفراندم نامبرده شده در بالا، به راه های گوناگون به رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در تمامیت آن گفتند:
"نه"!
رژیم حقیر، اشغالگر، و جنایتکار جمهوری اسلامی در هر سه رفراندم نامبرده در بالا، از مردم بزرگ ایران شکست خورد.
عمر رژیم حقیر، اشغالگر و جنایتکار جمهوری اسلامی بر لب بام است!
پیروزی از آن تک تک مردم بزرگ ایران است!

کیانوش رشیدی
بیست و هشتم آذرماه هفت هزار و سی ویک ایرانی

۱۳۸۸ آذر ۲۴, سه‌شنبه




نوید روزهای پربارتر!


مدیریت و کارکنان سایت فراگیر ایران ب ب ب.دات. ارگ، کوچ کشی خود به سامانه ای نوین از هنگامۀ آغاز سال 2010 ترسایی را به آگاهی بازدید کنندگان این سایت رساندند.
سایت فراگیر ایران ب ب ب.دات .ارگ، از هنگامۀ آغاز بکار تا کنون، همواره واپسین گزارش ها از ایران، را به آگاهی هم میهنان در درون و برون مرز رساند.
مدیریت و کارکنان سایت ایران ب ب ب.دات.ارگ همواره نوشته های ایرانیان با دیدگاه های گوناگون را در سامانۀ خویش آورده و بدینگونه ثابت کردند، در انجام وظیفۀ خبرنگاری،" آزادی" را ستایش و از آن همانند "مردمک چشمان خویش" نگهداری کردند.
در شش ماه گذشته و بویژه از هنگامۀ آغاز رستاخیز نوین مردم ایران بر علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ، مدیریت و کارکنان ایران ب ب ب.دات.ارگ، با بکارگیری همۀ آنچه که در توان داشتند:
خواب را به چشمان خویش راه ندادند؛
همراه با همۀ مردم ، در خیابانهای ایران بودند؛
با "ندا"ها و "سهراب " ها "جان" دادند؛
با شادی مردم، شادی کردند؛
همراه با تک تک ایرانیان، در اندوه از دست دادن شیرزنان و شیرمردان ایران عزم خود را جزم کردند، مبارزه را تا سرنگونی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و بدست آوردن ازادی برای مردم و سرزمین ما ادامه دهند و بدین خاطر عکس های خمینی، این بزرگترین جنایتکار همۀ تاریخ ایران را ،پاره کردند و به آتش کشیدند.
اکنون اما، ایران ب ب ب.دات .ارگ به خانه و سامانۀ نوین می رود.
پیشاپیش برای مدیریت و کارکنان ایران ب ب ب.دات.ارگ، آغازبکار خوش در این خانه و سامانۀ نوین را آرزومندم.
کوچِ ایران ب ب ب.دات.ارگ به خانه، کاشانه و سامانۀ نوین را به فال نیک بگیریم.
کوچِ ایران ب ب ب.دات.ارگ به خانه، کاشانه و سامانۀ نوین، روزهای پربارتر را نوید می دهد:
نوید سرنگونی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی!
نوید آزادی مردم و سرزمین ایران!

کیانوش رشیدی
بیست و چهارم آذرماه هفت هزار و سی و یک ایرانی

-------------------

http://www.iranbbb.org/

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه



گزارش فوری در بارۀ

دیدار " پاره شدگان راه ولایت" با رهبر !

در پی پاره کردن و سوزاندن عکس خمینی توسط مردم ایران، گروهی آخوند و آخوندک که شبانه روزی با هم کار می کنند و بر روی یکدیگر تاثیر می گذارند، سازمان"پاره شدگان راه ولایت" را تاسیس کردند.

اعضای این سازمان با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضمون:

" ما همه پاره در، خط رهبریم! "،

" من هم پاره هستم!"،
و

"آمریکا! اسراییل! حال که عکس امام را پاره کرده اید، بیایید ما را هم پاره تر کنید!"،

نزد خامنه ای رفتند.

به گزارش خبرگزاری "پاره نیوز"، خامنه ای خطاب به این آخوندها و آخوندک ها گفت:

"بسم الرَب الپاره و والپاره یین!
خواهران و برادران پاره پاره!
شما امروز مسئله ای را گفتید و می گویید که من در این بیست سال می خواستم بگویم. این مسئله چیزی نیست جز پاره پاره بودن من، بعنوان رهبر شما!
امام پاره الشان که از میان ما رفت، پاره گی ، بعنوان سندی از کارهای شبانه روزی ایشان بر روی من و دیگر برادران، نزد ما، ماند.
البته باید بگویم که هنگامی که قصد انجام دادن کاری دیگر را داشتم، به من گفتند برای بدست آوردن این کار، باید اندکی پاره شوم. من نیز چنین کردم و وقتی به نزد استادم بازگشتم، ایشان پس از معاینه و بازرسی جاهای پاره پاره شدۀ من، آهی از ته دل کشیدند و به من گفتند:" اکنون برای بدست آوردن کاری که می خواهی، دیر شده است، در نتیجه باید بروی در حوزه علمیۀ قم و آخوند بشوی."
باری، خواهران و برادران!
من نیز چنین کردم. بار و بنه بستم و از مشهد بسوی قم رفتم. در میان راه به روش های گوناگون و آشنایی با دیگر همسفران، بر پاره گی خود افزودم تا حوزۀ علمیه قم مرا براحتی بپذیرد.


هنگامی که به حوزۀ علمیۀ قم رسیدم، دربان با کشیدن دست به سراپای من ، کاغذی به دستم داد که در آن نوشته شده بود:" با توجه به درجۀ والای پاره گی حامل این کاغذ ، ایشان می تواند یکباره به کلاس بالاتر برود. و همین گونه هم شد. مرا به کلاس استادی پیر فرستادند که به اندازۀ استادان جوان نمی توانست بر روی من کار کند و بدین خاطر او بیشتر کارهای خود در ارتباط با من را، به همشاگردیهای من واگذار می کرد. خدا رحمت کند آن استاد پیر را بخاطر این کارش!


همشاگردیهای آن دورۀ من ،هم اکنون، رأس و رئوس سازمانهای اداریِ جمهوری ولایی و پاره پارۀ مان می باشند که بیشتر شب ها با هم دعای توسل به یکدیگر را می خوانیم."

به گزارش خبرنگار خبرگزاری "پاره نیوز"، خامنه ای که سخنانش با شعار محکم و دشمن شکن:
" ای رهبر ...ون پاره،
از تو به یک اشاره،
شورت هامونو همین جا

می کنیم پاره پاره!"

دائما قطع می شد، در ادامه گفت:

"دشمن بداند، هرچه بیشتر ما را پاره کند، ما مانند صحنه های فیلم های تخیلی درافراد دیگر تکثیر می شویم. یک نمونه برای شما بگویم:
آن هنگام که "دستغیب" صد پاره شد،تکه های بدن او در جاهای گوناگون پخش شد. در اثر تلاش خواهران و برادران تکه یاب، همۀ تکه های بدن او جمع آوری شد، بغیر از یکی از آن تکه ها! شما خودتان می دانید که سخن بر سر چیست؟"

بنا بر گزارش یاد شده در بالا،اعضای" سازمان پاره شدگان راه ولایت" در پاسخ و یکصدا گفتند:
" آن تکۀ برجسته بود،
رو پشت بوم افتاده بود!"

این پاسخ فی الفور، خامنه ای را به وجد آورد. طوری که روبه آنها کرده و ادامه داد:
"احسنت، احسنت! شما با این پاسختان مرا به وجد آوردید. ببینید بازهم می گویند مردم از آنچه که در میان سران نظام می گذرد، خبر ندارند. این خبرگزاری های بیگانه ببینند که مردم چگونه حتی با این جزییات از حال و احوالِ و مناسبات میان سران نظام آگاهند."

پاره تن، خبرنگار اختصاصی " پاره نیوز" در ادامۀ این گزارش می نویسد:

"رهبر سپس به مصیبت خوانی پرداخت و گفت:
خواهران، برادران! گریه کنید!
از دستغیب می گفتم. از خواهران و برادران تکه یاب می گفتم.
آری گریه کنید، سه روز و سه شب خواهران و برادران تکه یاب، به جستجوی عضو برجستۀ تنِ پاره پاره شدۀ دستغیب پرداختند.
آن هنگام حضرت امام پاره الشَان ، همۀ سران نظام را به جماران فرا خواند و به آنها گفت:" یا این عضو برجستۀ دستغیب را پیدا می کنید و یا اینکه دستور می دهم با عضو برجستۀ شما همان کنند که بر دستغیب رفت! "
ما، یعنی سران نظام، چاره اندیشیدیم. عزم را جزم کردیم که عضو برجسته را پیدا کنیم. من خود به شیراز رفتم و فرماندهی یافتن عضو برجسته را بر عهده گرفتم.
روز چهارم و یا پنجم بود که بناگاه سه عضو برجسته را با فاصله های کم از یکدیگر، پیدا کردیم.مانده بودیم که کدام یک از آنها، از آنِ دستغیب است. لذا، برای بررسی های بیشتر، آن سه عضو برجسته را پیش همسر مکرمۀ دستغیب بردیم.

مشارالیه، با بررسی نخستین عضو برجسته، پس از چند دقیقه لمس کردن آن گفت:
"این عضو که می بینی،
شهد است چوشیرینی،
برجسته در این سینی،
از آنِ اسمال تیغ کش، محافظ اصلی شوهرم بود."(گریۀ همراه با احسنت، احسنت! حاضران)

نامبرده با دیدن دومین عضو برجسته، آهی از ته دل کشید و گفت:
"این عضو، از آنِ رمضان بود
از صبح تا غروب، آویزان بود،
وقت مغرب، به هنگامِ دخول
سربلند و میزان بود."(گریۀ همراه با احسنت! احسنت! حاضران)

باری! مشارالیه تنها با دیدن سومین عضو برجسته، با بی اعتنایی و هنگامی که روی خود را از آن بر می گرداند، گفت:" با اینکه مدتها شده ندیده بودمش، و با اینکه ریشش بلند شده و تغییر قیافه داده است، اما این خودش است، این از آنِ شوهر من است".

خواهران و برادران!
در اینجا بود که برجسته ترین مسئله نظام در آن زمان، حل شد. (گریۀ حاضران)

اما من از این می گفتم که دشمن بداند، هرچه بیشتر ما را پاره کند، ما مانند صحنه های فیلم های تخیلی در افراد دیگر تکثیر می شویم.
برای نمونه، به قیافۀ برادر محمود، رییس جمهور ما بنگرید. به سر و گردن رشید او بنگرید، این سرو گردن رشید شما را به یاد چه چیزی می اندازد؟
بلی! درست حدس زدید، این سروگردن همانند عضو برجستۀ تنِ پاره، پاره شدۀ دستغیب است.
و درست بدین خاطر است که من هرگاه رییس جمهور را می بینم، بر سرو گردن او دست می کشم.
فیلمهای دیدارهای من و رییس جمهور را ببینید، او نخست در برابر من خم می شود، پس از دست کشیدن من بر سروگردن او است که بلافاصله سروگردن رشید خود را بالا می آورد.

و اصلا چرا راه دور برویم؟ به قیافۀ خود من نگاه کنید! به سرم نگاه کنید!آیا با دیدن سر و صورت من، به یاد بیضۀ امام نمی افتید؟(شعار حاضران: "بیضۀ امام تویی! تخم تویی، خروس اسلام تویی!")


بر پایۀ گزارش یاد شده، خامنه ای سخنانش را با این گفته به پایان برد:
" والسلام وعلی وعبادالله الپاره یین! "

خبرنگار "پاره نیوز" در ادامۀ این گزارش بلند، اما پاره، پارۀ خویش می نویسد:
" پس از سخنان رهبر...ون پاره، آخوند پاروی(بر وزن هادوی خوانده شود) به پشت میکروفون رفت و خطاب به رهبر و" پاره شدگان راه ولایت" گفت:
ای رهبر!
کرده ای امروز تو ما را پاره دل، اما
هستیم و بودیم پاره زجای دگر.
گر بفرمایی، آن جای نشان دهیم
ور از آن چیزی مانده باشد،
بی خساست،
مانده را، به این و آن دهیم."
نامبرده سپس به قرائت قطعنامه ای پرداخت که در آن از جمله آمده است:
"یک-از سازمان بهداشت جهانی می خواهیم نماینده هایی به حوزه های علمیه بفرستد تا ما را معاینه کنند و به چشم خود ببینند:
ما اهل شوخی نیستیم،
علی تنها بماند!
دو- از برادر محمد البرادعی که تجربۀ زیادی در مقولۀ انرژی دارد، درخواست می کنیم، نزد ما بیاید و انرژی های مصرف شده از سوی ما را، هنگام دریدن و دریده شدن، اندازه بگیرد و ببیند این انرژی بهتر است یا انرژی هسته ای!
سه-از ارتش آمریکا، برادران انگلیسی ،سربازان فرانسوی، هلندی، ایتالیایی(بلا چاو!)، تایلندی، مراکشی، لهستانی و بویژه ازسربازان مرد ارتش یونان در جزیرۀ "میکونوس" که ید طولایی در مسائل مطرح شدۀ بالا دارند، درخواست می کنیم، برای به سرانجام رسانیدن وظیفۀ خطیری که اعضای"سازمان پاره شدگان راه ولایت" بر دوش گرفته اند، هرچه زودتر به کمک ما بشتابند."


خبرنگار"پاره نیوز" در پایان گزارش خود می نویسد:
"در دقایق پایانی دیدار اعضای سازمان پاره شدگان راه ولایت با رهبر پاره الشان، فاطمه ارَه(معروف به فاطمه رجبی) از راه دور خطاب به وی گفت:"تنها یک تن می داند که در چه وضعیت و چه درجه از دریدگی قرار دارم. اگر باور نمی کنید، از کسی که در اینجا"غایب" است، بپرسید!

جلسه نامبرده در بالا، با شعار:
" ای رهبر ...ون پاره،
از تو به یک اشاره،
شلوار کنیم همین جا،
یکسره پاره پاره!"
به پایان رسید.
-------------
کیانوش رشیدی
بیست و سوم آذرماه هفت هزار وسی و یک ایرانی

۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه

در ستایش مردم قهرمان و دیکتاتور ستیز سرزمین ما



در کران تا کران سرزمین باستانی ما ، ایرانیان، امروز شانزدهم آذرماه، یک بار دیگر تکلیف خود را با رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی روشن کردند.

شعارهای" مرگ بر دیکتاتور" که نشان از روح آزادی خواهانۀ مردم ایران دارد و کل رژیم را به نشانه گرفته است، "غزه و لبنان کمن، رفتند سراغ یمن" و "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران!" که نشان از اعلام سیاست خارجی ایران پس از سرنگونی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی دارد،"مرگ بر جمهوری اسلامی!" که نشان از خواست مردم ایران برای یک دولت ملی و سکولار دارد."نسل ما آریا، دین از حکومت جدا!" در آسمانی به وسعت یک میلیون و شش صد و چهل و هشت هزار و یکصد و نود و پنج کیلومتر مربع طنین انداز شد.

دانشجویان قهرمان در دانشگاه تهران پرچم سه رنگ و ملی ایران را بدون خرچنگ رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی به اهتزاز در آوردند.


مردمان سراسر جهان از این خواسته های مردم ایران، که از سوی رسانه های گروهی جهانی پخش شد، آگاه شدند. در سرتاسر جهان، از استکهلم در سوئد، تا برلین در آلمان، از پاریس در فرانسه گرفته تا بروکسل در بلژیک، از ورشو در لهستان گرفته تا شهر زیبای پراگ در جمهوری چک و... هزاران تن در گردهمایی هایی، پشتیبانی خود را از مردم ایران برای سرنگونی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی اعلام کردند.

رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی نه تنها برای تک تک ایرانیان منفور است، که جهانیان آن را منفورترین رژیم بر روی کرۀ خاکی ما می دانند.

تکلیف رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و ایدئولوژی بیگانۀ اسلام، امروز در خیابانهای سرزمین زیبای ما، بوسیلۀ مردم قهرمانمان روشن شد. جمهوری اسلامی و اسلام ، دیکتاتوری و دیکتاتور، ولی فقیه و میمون های مقلدشان، و... باید دوشادوش یگدیگر چمدانها را ببندند و از میهن ما بروند.

نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران!
مرگ بر دیکتاتور!
سرنگون باد رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی!

کیانوش رشیدی
شانزدهم آذرماه هفت هزار و سی و یک ایرانی