۱۳۸۷ بهمن ۱۶, چهارشنبه



وبلاگ "حرف آخر":

علیرضا خدایی،دکتر آریان پور

و
کودتا علیه رهبری وقت حزب
توده!


علیرضا خدایی،مزدور شناخته شده ی وزارت اطلاعات رژیم آخوندی،و گرداننده ی ورق پاره های اینترنتی ساواماساخته ی "پیک نت" و "راه توده" بیش از آن درمانده و رسوا است که نیازی به معرفی دیگرباره داشته باشد. در اثبات رسوایی و نگونبختی و درماندگی این جانور هزارچهره که نه تنها در شناسایی،لودادن،دستگیری و اعدام مخالفان رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی،از جمله
شناسایی،دستگیری و اعدام نظامیان دلیر و آزاده ی مرتبط با قیام ملی ۱۸ تیر ۱۳۵۹(موسوم به "کودتای نوژه")نقشی کلیدی بازی کرده،بلکه حتی در دستگیری شماری از همکاران خود در رهبری حزب توده،از جمله رحمان هاتفی،فرج الله میزانی(جوانشیر) و احسان طبری نقشی مستقیم داشته است،همین بس که اخیرا حتی رهبری حزب توده نیز با انتشار سندی از سوی هیئت سیاسی کمیته ی مرکزی این حزب او را رسما به همکاری و همدستی با وزارت اطلاعات رژیم آخوندی متهم نموده و اعلام کرده است که علیرضا خدایی ورق پاره ی "راه توده" را اساسا به دستور و با بودجه ی وزارت اطلاعات رژیم آخوندی براه انداخته است.

آنچه اما علی خاوری و دیگر سران حزب توده تاکنون از آن خبر ندارند،این نکته است که علیرضا خدایی،در سال ۱۳۶۶ خورشیدی، درهنگامی که در افغانستان مستقر بود و با مقامات "کا.گ. ب" و"جی. آر. یو"(سرویس اطلاعات نظامی شوروی پیشین) تماس و همکاری مستقیم و تنگاتنگ داشت،نقشه ی دقیق یک کودتای درون حزبی را با هدف کنارزدن خاوری از رهبری وقت حزب توده،و سپردن سکان رهبری این حزب بدست دکتر "امیر حسین آریان پور" که در ایران زندگی می کرد،تدارک دیده بود.نقشه ی حیله گرانه ای که در واقع از سوی وزارت اطلاعات رژیم آخوندی و با هدف همسو ساختن سیاست رهبری وقت حزب توده با رژیم جنایتکار آخوندی،و انتقال عملی سکان رهبری حزب توده به علیرضا خدایی،بمثابه ی جاسوس دیرینه وزارت اطلاعات رژیم آخوندی طرح ریزی شده بود،اما بدلیل عدم تایید از سوی مقامات اطلاعاتی شوروی در افغانستان،از جمله آندری ولادیمیروویچ ویربانول،معاون وقت آتاشه ی نظامی شوروی در افغانستان،که علیرضا خدایی را از نزدیک می شناخت و بدور از چشم علی خاوری،دبیر اول وقت حزب توده،مستقیما با او و همسرش،ناتالیا(ناتاشا) ورنیس،در ارتباط بود،عملی نشد و با شکست روبرو گشت.

آندری ولادیمیروویچ ویربانول کیست؟

آندری ولادیمیروویچ ویربانول یکی از افسران سرویس اطلاعات نظامی شوروی پیشین(جی.آر.یو) می باشد که پیش از اخراج ۱۸ دیپلمات شوروی از ایران،در کنسولگری شوروی در تهران انجام وظیفه می کرد.وی پس از آنکه همراه با هفده دیپلمات دیگر شوروی از ایران اخراج گشت،بعنوان معاون آتاشه ی نظامی شوروی در سفارت این کشور در پایتخت افغانستان آغاز بکار کرد و در سال ۱۳۶۷ خورشیدی،پس از پایان یافتن ماموریت اش در افغانستان به شوروی بازگشت.

آندری ولادیمیروویچ ویربانول که سرهنگ نیروی هوایی ارتش شوروی بود،در دوران اقامت در کابل در منطقه ی میکرورایون کهنه،بلوک ۱۴،آپارتمان شماره ی ۲ زندگی می کرد. گفتنی است علیرضا خدایی نیز در همین دوران همراه با همسرش،ناتالیا(ناتاشا) ورنیس و دو دخترش بنامهای لاریسا(لارا) و لودمیلا(میلا) در میکرورایون کهنه،بلوک ۳۵ـ الف زندگی می کرد.

اعتراف ضمنی علیرضا خدایی به داشتن رابطه با آندری ویربانول!

علیرضا خدایی بدنبال افشاگری هایی که علیه وی و مناسباتش با سازمان جاسوسی شوروی در افغانستان صورت گرفت،در یک مورد بطور ضمنی به وجود این مناسبات اعتراف نموده است.

علیرضا خدایی در شماره ی ۹۰ ورق پاره ساواماساخته ی "راه توده" در واکنش به افشاگری هایی که علیه او صورت گرفته بود،از جمله چنین نوشت:
" ...بعدها،در افغانستان یکی از ۱۸ کارمند و نظامیان عضو "آتاشه نظامی" سفارت اتحاد شوروی که از ایران و همزمان با یورش به حزب[توده] اخراج شده بود،اطلاعات تازه ای را در باره "گوزچگین" مطرح کرد.(نام دقیق و درست این مامور اطلاعاتی شوروی ولادیمیر کوزیچکین است ـ علی اکبر رشیدی)این فرد نظامی که همدوره و همدرجه گوزچگین(سروان ارتش) بوده و همراه با وی به ماموریت سفارت اتحاد شوروی به ایران اعزام شده بود،این اطلاعات شخصی را از "گوزچگین" داشت...")ورق پاره "راه توده"،شمازه ۹۰،رویه ۱۷)

اکنون علیرضا خدایی باید پاسخ دهد که این دیپلمات شوروی که "فرد نظامی" و " یکی از ۱۸ کارمند و نظامیان عضو "آتاشه نظامی" سفارت اتحاد شوروی که از ایران و همزمان با یورش به حزب[توده] اخراج شده بود"، کی، در کجا و در حضور چه کسی "اطلاعات تازه ای را در باره "گوزچگین" مطرح کرد"؟و علیرضا خدایی چگونه در جریان اظهارات این دیپلمات نظامی شوروی در افغانستان قرار گرفت؟ من با اطمینان کامل می توانم بگویم که این دیپلمات همدوره ی ولادیمیر گوزیچکین کسی نبود جز آندری ولادیمیروویچ ویربانول،معاون آتاشه ی نظامی سفارت شوروی در افغانستان، که علیرضا خدایی با وی در ارتباط بود.

گفتنی است که در اغلب دیدارها و گفتگوهایی که میان علیرضا خدایی و آندری ویربانول،معاون آتاشه ی نظامی سفارت شوروی در افغانستان انجام می گرفت،ناتالیا ورنیس،همسر علیرضا خدایی،که در یک خانواده ی مهاجر روس زبان در ایران زاده شده است،نیز بعنوان مترجم حضور داشت.این دیدارها و گفتگوها در خانه ی آندری ویربانول انجام می گرفت.

در همین ارتباط شاید ذکر خاطره ای خالی از فایده نباشد:

یکروز علیرضا خدایی و همسرش در جریان یکی از این دیدارها با آندری ویربانول،هنگامی که وارد خانه اش می شوند،مشاهده می کنند که تلویزیون و ویدئو روشن بوده و نامبرده سرگرم تماشای یک فیلم پورنو می باشد! علیرضا خدایی که همسرش در کنارش ایستاده بود،نه جرات آن را داشت که به ولی نعمتش،یعنی آندری ویربانول بگوید ویدئو را خاموش کند،و نه غیرتش!!! به او اجازه می داد که نمایش فیلم هیجان انگیز سکسی در حضور همسرش ادامه یابد.در یک کلام مانند خر در گل گیر کرده بود. تا اینکه بالاخره بخت با او یاری کرد و برق ناگهان قطع شد و بدین ترتیب شوهر باغیرت از خجالت همسرش بیرون آمد!

========================================================

هیچ نظری موجود نیست: