۱۳۸۸ خرداد ۲۷, چهارشنبه


تداوم شعار "الله اکبر"، تداوم حکومت "الله" بر ایران است!



در این روزها که خیزش یکپارچۀ مردم سرتاسر میهن بزرگ ما را فرا گرفته است، عوامل با نقاب و بی نقاب رژیم "الله" ساختۀ جمهوری اسلامی در میهن ما، این خیزش ها را با حوادث بغایت ضد ایرانی و غیر ایرانی ماه ها ی آخر سال 1357 مقایسه کنند.
این عوامل تلاش دارند با قرینه سازی خیزش کنونی هم میهنان در جای جای سرزمین پهناور ما بر علیه رژیم اشغالگر اسلامی با آنچه در سال 1357 بر میهن ما رفت، ادعا کنند خیزشی که اکنون در ایران برپا شده است، در ادامۀ حوادث خونین و مرگبار ماه های پایانی سال 1357 و برای حفظ دستاوردهای آن "انقلاب شکوهمند!!" است!
عوامل دست آموز شوروی در ایران که در سالهای حکومت کمونیستی در این کشور از سازمانهای اطلاعاتی آن جیره و مواجب دریافت می کردند، در آن سالها بدنبال "امام کذایی و ضد امپریالیستشان" راه افتادند و به همراه خمینی، این بزرگترین جنایتکار همۀ تاریخ ایران شعار "الله اکبر" سر دادند، از جمله مبلغین این قرینه سازی هستند.

نتیجه شعار "الله اکبر" در ساال 1357 را دیدیم!
خمینی بر سر کار آمد. "الله اکبر" را بر میهن ما حاکم نمود. و تنها حزب،"حزب الله" شد. حکومت حزب الله از نخستین روزهای بر سر کار آمدن، بجان مردم ایران افتاد و در قدم نخست خطاب به زنان گفت:
"یا توسری! یا روسری!"
و تنها اندکی بعد!
حکومت "الله" در گنبد کاووس، به جان و مال هم میهنان ترکمن ما هجوم آورد؛
حکومت "الله" در کردستان، این سرزمین جدایی ناپذیر میهن بزرگ ما را وحشیانه بمباران کرد و هزاران هم میهن کرد را به قتل رساند؛
حکومت "الله"،چاقو، چماق و قمه را بدست اوباشان داد تا همراه با دریدن صورت و بدن دختران، پسران، زنان و مردان، در سراسر ایران عربده بکشند:"حزب فقط حزب الله!"و ثابت کنند "الله" بر ایران حاکم شده است؛
حکومت "الله" یکی پس از دیگری روزنامه ها را بست؛
حکومت "الله" سازمانهای سیاسی را یکی پس از دیگری غیر قانونی اعلام کرد؛
حکومت "الله" با تحریک همسایگان ایران، جنگی ناخواسته را به مردمان ایران و عراق تحمیل نمود که در نتیجۀ آن میلیونها ایرانی و عراقی کشته شدند و تقریبا تمامی ساختار روبنایی و زیر بنایی دو کشور ایران و عراق نابود گشت؛
حکومت "الله" دسته دسته هم میهنان ما را به زندانها انداخت، شنکجه کرد و در سال1367 هزاران زندانی سیاسی را قتل عام کرد؛
حکومت "الله" تمامیت ارضی ایران را در خطر انداخت و در یک عمل ضد ایرانی، بخش بزرگی از دریای مازندران را به جمهوری های پیشین شوروی بخشید؛
حکومت"الله" میلیونها ایرانی را مجبور به ترک میهن کرد؛
حکومت "الله" بیشترین فشارها را بر باورمندان به آیین اندیشمند بزرگ ایران زمین، زرتشت ،این پیام آور بزرگ راستی و نیکی وارد آورد تا آنها از این آیین دست بکشند؛اما همواره با شکست مواجه گشت چرا که حکومت دروغ و تزویر"الله" را یارای پیکار با راستی نیست.
حکومت "الله" صدها تن از هم میهنان باورمند به ادیان مسیحی، یهودی ، بهایی، سنی را اعدام نمود، بسیاری از آنها را وادار به ترک میهن کرد و خانه و کاشانۀ آنها را با خاک یکسان نمود؛
حکومت"الله" حتی به دراویش نیز رحم نکرد و بسیاری از آنها را کشت و نیایشگاه های آنان را ویران کرد؛
حکومت "الله" فقر، دزدی، تن فروشی،غارتگری و انواع جنایات دیگر را بر میهن ما حاکم نمود؛
حکومت"الله" برای صدور تروریسم که از آن با نام رمز"صدور انقلاب اسلامی" یاد می کرد، دارودسته های بغایت ارتجاعی همچون "حزب الله" در لبنان و"حماس" و"جهاد اسلامی" را در فلسطین براه انداخت تا آن ها را بجان مردمان لبنان و فلسطین و اسراییل بیندازد؛ و در آتش جنگ های ایجاد شده در لبنان، فلسطین و اسراییل به زندگی نکبت بار خویش ادامه دهد؛
در تتیجه صدور تروریسم از سوی حکومت "الله" به سرتاسر جهان، امروزه نام ایران برابر با تروریسم شده است.

بر شمردن همۀ دستاوردهای!! حکومت "الله" و "انقلاب شکوهمند بهمن!!" برای ایران و ایرانی و جهان در مقال این نوشته نیست، چه:"مثنوی هفتاد من" خواهد شد!

همانگونه که در بالا گفته شده، اکنون نیز عده ای تلاش دارند با مطرح نمودن شعار "الله اکبر"، "الله" را همچنان به جان مردم ایران حقنه کنند، بر سر کار بیایند و با تداوم حکومت "الله"، به شیوه هایی دگر بر سرنوشت مردم حاکم شوند تا جنایاتی را که "حکومت الله" در دوران رژیم جنایتکار خمینی فرصت نکرد بر ایران و ایرانی روا دارد، بر آنها روا دارند.
وانگهی مگر سخن بر سر سکولاریسم نیست؟
هر آن کس که شعار "الله اکبر" را سر دهد، چه بخواهد و چه نخواهد، می گوید "الله" بزرگ است، درگام نخست بر ضد سکولاریسم است.حقوق زرتشتیان، مسیحیان، یهودیان، بهاییان و...را پایمال می کند و سدی خواهد شد در برابر پیوستن باورمندان به این آیین ها به خیزش کنونی بر ضد رژیم جنایتکار و اشغالگر جمهوری اسلامی!

هم میهنان!
با نگفتن "الله اکبر" و سردادن شعارهای:
مرگ بر دیکتاتور!
زنده باد آزادی!
پاینده باد ایران!
به جنگ حکومت"الله" در میهنمان برویم چرا که:
تداوم شعار "الله اکبر"، تداوم حکومت "الله" بر ایرانی و ایران است!

کیانوش رشیدی
بیست و هفتم خرداد ماه 1388
برابر با پنجمین روز خیزش بزرگ مردم ایران بر ضد رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی

---------------------



علی اکبر رشیدی:



پس از سی سال سکوت،حالا "تظاهرات سکوت"؟!




گردانندگان رژیم خونریز و اشغالگر آخوندی برای به بیراهه کشانیدن خیزش ملی و جنبش ملی ایرانیان علیه تقلبات و جنایات این رژیم انگلیسی از روش ها،ابزارها و شگردهای گوناگونی بهره می گیرند:از تهدید و بگیر وببند و سرکوب خونین ایرانیان بجان آمده گرفته تا پخش شایعه،دروغ و طرح شعارهای انحرافی و فرستادن مردم به دنبال نخود سیاه!

پس از واداشتن مردم بخشم آمده ی ایران به سردادن شعار چندش آور و غیرایرانی "الله اکبر" بجای شعار "مرگ بر دیکتاتور!" و "زنده باد آزادی!"،اینک گردانندگان ستاد جنگ روانی رژیم آخوندی شگرد و ترفند تازه ای را بکار گرفته اند که آن همانا تشویق ایرانیان بجان آمده از جنایات بیشمار سران رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی به برگزاری "تظاهرات سکوت" است!

گردانندگان رژیم جنایتکار آخوندی که از فریادهای آزادیخواهانه ی مردم ایران و رسیدن آن بگوش جهانیان وحشت دارند،از طریق نفوذی ها و عوامل جاسازی شده ی خود در صفوف مردم ،با حیله گری از آنان خواسته اند که به اصطلاح بمنظور حفظ آرامش و پرهیز از درگیری و تحریک نکردن نیروهای سرکوبگر و خونخوار رژیم آخوندی،در جریان تظاهرات و حرکات اعتراضی خویش از سردادن شعار پرهیز نموده!!! و در سکوت کامل به راهپیمایی های اعتراض آمیز خویش علیه تقلبات و جنایات رژیم آخوندی بپردازند!

ایرانیان نباید فریب این نیرنگ ها ی آخوندی ـ انگلیسی را بخورند.

رژیم آخوندی سی سال است که قلم ها را شکسته،زبان ها و نفس ها را بریده،و جو سانسور،ترور،اختناق و سکوت را در میهن اشغال شده ی ما حاکم کرده است.

مردم ایران سی سال آزگار بود که "دهان بسته و لب خموش" راه می رفتند و بواسطه ی تهدیدهای مرگبار گرازهای سرکوبگر حکومتی، در اغلب موارد حتی از امکان برگزاری آزادانه و آشکار آیین های بزرگداشت عزیزان جانباخته ی خویش که بدست شکنجه گران و دژخیمان جمهوری اسلامی بقتل رسیده اند،محروم بوده اند!

حالا کسانی که هنوز که هنوز است، از خط انگلیسی خمینی خون آشام خارج نشده،هیچ فرصتی را برای اعلام وفاداری به اهداف جنایتکارانه ی آن خون آشام بدنام از دست نمی دهند،و با اینهمه،اربابان رژیم غارتگر و دست نشانده ی آخوندی با دست و دلبازی و از کیسه ی خلیفه به آنان لقب "رهبران اپوزیسیون" اهدا می کنند،ایرانیان بستوه آمده از فریبکاری ها و ستمگری های بیشمار آخوندی را که در اینروزها در صفوف میلیونی در سراسر میهن بخون خفته و زجرکشیده ی ما براه افتاده و خشم و نفرت خویش را نسبت به تبهکاران حاکم بر ایران فریاد می کشند،دعوت به آرامش، و بدتر از آن، برگزاری "تظاهرات سکوت"!!! می نمایند!!!

به این حضرات خط امامی که با یاری اربابان جهانی خویش مدال "رهبران اپوزیسیون" و "اصلا ح طلب" را برسینه زده،بر روی دو صندلی نشسته، شریک دزد و رفیق قافله اند و در بهترین حالت،هم از توبره می خورند و هم از آخور،بایدگفت:

آقایان خط امامی!

مردم ستمدیده و مظلوم ایران که همواره آماج خشم و کین جانورانه ی آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت فرمانروا بر ایران بوده و از جمله در همین روزهایی که اینک پشت سر می گذاریم،مورد وحشیانه ترین حملات از سوی آدمکشان خمینی و شرکا قرار دارند و روز و شبی نیست که خون ایرانیان دلیر و آزاده و بپاخاسته بدست جنایتکاران خمینی صفت جاری نشده و خاک این مرزوبوم اهورایی را رنگین نسازد،اصولا برای آن به خیابان ها نیامده اند که خاموشی برگزیده و سکوت کنند!

برعکس!

مردم ایران در صفوف میلیونی بخیابان ها ریخته اند تا در فرصتی که پدید آمده است، خشم و نفرت همیشگی و دیرینه ی خویش علیه رژیم جنایتکار آخوندی و نظام اهریمنی جمهوری اسلامی را با بانگی بلندتر و رساتر از همیشه فریاد کنند و صدای آزادیخواهانه ی خود را بگوش همه ی جهانیان برسانند!

هرکس نداند،شما آقایان خط امامی که خوب می دانید اگر امروز مردم بپاخاسته ی ایران "بدنبال شما راه افتاده اند"، ابدا از سر مهر و ارادت آنان به شما نیست،بلکه مصداق عینی و ملموس ضرب المثلی است که می گوید:

" از درد لاعلاجی،به خر می گه خانم باجی"!!!

و نیز ضرب المثل دیگری که می گوید:

"در جهنم مارهایی هست که انسان از ترس آن ها به افعی پناه می برد!"

مردم ایران تشنه ی رسیدن به آزادی اند.آنان رژیم جنایتکار آخوندی را در تمامیت آن نفی می کنند و می خواهند سربتن هیچیک از سران و پایوران درنده خوی کنونی و پیشین این رژیم ضدایرانی،اعم از خط امامی و حجتیه ای و ... نباشد!

مردم ایران برای رهایی از چنگال رژیم اشغالگر و بغایت واپسگرا و وابسته ی جمهوری اسلامی،از هر امکانی،از جمله از شکاف میان دشمنان خویش که برخی از آنان بدستور استادان اعظم لژهای فراماسونری و اربابان رژیم آخوندی،یکشبه آزادیخواه !!!و اصلاح طلب!!! و رهبر اپوزیسیون!!! شده اند،بهره می گیرند.

بزبانی ساده تر،مردم ایران آزادی و عدالت می خواهند و برآنند که بساط اهریمنی رژیم آخوندی را یکسره از میان برچینند.در این رهگذر،شمایان،به مصداق "مقصود تویی،کعبه و بتخانه بهانه!" تنها وتنها بهانه اید!

برغم علاقه ی وافر شما خط امامی ها به مشاهده ی مردم ایران در قالب گله ی ده ها میلیونی گوسفندهای بی سر و زبانی که می بایستی تنها برای تحقق اهداف حقیرانه،تنگ نظرانه و غارتگرانه ی شما در خیابان ها براه افتاده و با ایفای نقش گوشت دم توپ بسوی قربانگاه هایی که برایشان درنظر گرفته شده است، روانه شوند،مردم ایران در تظاهرات و گردهمایی های ملی و میلیونی خویش علیه تقلبات و دیگر فریبکاری ها و جنایات رژیم آخوندی،و اصولا علیه تمامیت این رژیم اشغالگر و دست نشانده،بهیچ روی سکوت اختیار نخواهند کرد و یکدل و یکصدا فریاد آزادی و سرنگونی این رژیم اهریمنی و ضدایرانی را سرخواهند داد و در راستای پیشبرد جنگ آزادیبخش ملی با رژیم خونریز و اشغالگر جمهوری اسلامی از تمامی امکانات میهنی و جهانی،و نیز شیوه ها و ابزار مناسب استفاده خواهد نمود!

علی اکبر رشیدی

۲۷ خرداد ۱۳۸۸

برگرفته از وبلاگ "حرف آخر"

http://www.hatfeakher.blogspot.com

-----------------------------------------------



هیچ نظری موجود نیست: